بنام خدا
قوانین زندگی
لطفا تا باز شدن كامل عكسها شكیبا باشید
در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture را انتخاب كنید
قانون دوم: در مدرسهای غیر رسمی و تمام وقت نامنویسی كردهاید كه "زندگی" نام دارد. در این مدرسه هر روز فرصت یادگیری دروس را دارید. چه این درسها را دوست داشته باشید چه از آن بدتان بیاید، پس بهتر است به عنوان بخشی از برنامه آموزشی برایشان طرحریزی كنید
قانون سوم: اشتباه وجود ندارد، تنها درس است. رشد فرآیند آزمایش است، یك سلسله دادرسی، خطا و پیروزیهای گهگاهی، آزمایشهای ناكام نیز به همان اندازه آزمایشهای موفق بخشی از فرآیند رشد هستند
قانون چهارم: درس آنقدر تكرار میشود تا آموخته شود. درسها در اشكال مختلف آنقدر تكرار میشوند، تا آنها را بیاموزید. وقتی آموختید میتوانید درس بعدی را شروع كنید، بنابراين بهتر است زودتر درسهايتان را بياموزيد
قانون پنجم: آموختن پایان ندارد. هیچ بخشی از زندگی نیست كه در آن درسی نباشد. اگر زنده هستید درسهایتان را نیز باید بیاموزید
قانون ششم: قضاوت نكنيد، غيبت نكنيد، ادعا نكنيد،سرزنش نكنيد،تحقيرو مسخره نكنيد، وگرنه سرتون مياد. خداوند شما را در همان شرايط قرار ميدهد تا ببيند شما چكار میكنيد.
قانون هفتم: دیگران فقط آینه شما هستند. نمیتوانید از چیزی در دیگران خوشتان بیاید یا بدتان بیاید، مگر آنكه منعكس كننده چیزی باشد كه درباره خودتان میپسندید یا از آن بدتان میآید.
قانون هشتم: انتخاب چگونه زندگی كردن با شماست. همه ابزار و منابع مورد نیاز را در اختیار دارید، این كه با آنها چه میكنید، بستگی به خودتان دارد.
قانون نهم: پاسخهایتان در وجود خودتان است. تنها كاری كه باید بكنید این است كه نگاه كنید، گوش بدهید و اعتماد كنید.
قانون دهم : خيرخواهِ همه باشيد تا به شما نيز خير برسد..
بنام خدا
عسل، دارای خواص شگفتانگیز بسیاری است و مصرف آن به تمام گروههای سنی توصیه شده است. در این جا به ۱۰ مورد از این خواص میپردازیم: ۱- باعث تقویت جنین ضعیف در رحم مادر میشود. ۲- به سلامت و توان مادران باردار کمک میکند. این ماده غذایی با افزایش قابلیت جذب مواد غذایی در بدن به سلامت جنین در حین بارداری کمک میکند. ۳- برای رشد و تقویت مغز کودکان مفید است. از آن جا که مغز تا سن ۵ سالگی رشد روزانه دارد نیاز فراوانی به مواد مغذی و مفید دارد. ۴- به خاطر دارا بودن خاصیت ضدالتهابی، کمک خوبی برای درمان سوختگیها به شمار میرود. زنبور عسل۵- اشتهای کودکان را افزایش میدهد. عناصر ویتامین B در عسل کامل بوده از این رو برای رشد سالم کودکان بسیار توصیه میشود. ۶- به سرعت در خون پخش میشود؛ وقتی با میزان مناسبی آب مخلوط شود. پس از ۷ دقیقه در جریان خون پخش میشود و با آزادسازی ملکول قند به عملکرد بهتر مغز که اصلیترین مصرف کننده قند در بدن است، کمک میکند و مانع بروز خستگی میشود. ۷- از جمله ضروریترین غذاها برای آن دسته از افراد مسنی است که عملکرد سیستم گوارشیشان دچار ضعف شده است چرا که عسل منبع خوبی از انرژی و مواد مغذی است که مستقیما جذب بدن میشود. ۸- اگر برای شستن دندانها از آن استفاده شود باعث سفیدی دندانها و سلامت لثهها میشود. ۹- منبع بسیار خوبی از آنتیاکسیدان است و نقش بزرگی در جلوگیری از سرطان و همچنین بیماریهای قلبی دارد. ۱۰- سطح کالری آن پایین است: در مقایسه با سایر مواد قندی ۴۰ درصد کمتر کالری دارد، هرچند انرژی آن بسیار بالاست، اما به وزن بدن، اضافه نمیکند. خواص عسل
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!امروز 28 شهریور ماه 1390
بنام خدا
8 توصیه برای بهبود رابطه همسران
(قابل توجه زوج های جوان)
پیشنهادهای روان شناسان آمریکایی؛ براساس آمار و ارقام منابع آمریکایی، این روزها آمار طلاق به حدود ۶/۳ طلاق در هر هزار نفر رسیده که این میزان، پایین ترین آمار طلاق از سال ۱۹۷۰ میلادی تاکنون است. البته آنها این را هم گفته اند که آمار ازدواج هم در بین جوانان شان کاهش چشم گیری داشته است. با این حال، آمریکایی ها کاهش آمار طلاق در کشورشان را مدیون مشاوره های قبل و بعد از ازدواج و آشنا کردن بهتر زوجین با خصوصیات رفتاری و اجتماعی طرف مقابل خود می دانند. آنها می گویند که خوشبخت ترین افراد کسانی هستند که بتوانند درک درستی از خود و طرف مقابل شان داشته باشند و کمی در زندگی فداکاری به خرج دهند و از یکه تازی و لجبازی پرهیز کنند.
آنها همچنین به تمام زوج ها در سراسر دنیا پیشنهاد کرده اند که اگر می خواهند زندگی خوب و آرامی داشته باشند و بعد از چند ماه یا چند سال برای همدیگر خسته کننده و سوهان روح نشوند، به این ۸ توصیه عمل کنند :
1. به یکدیگر ابراز علاقه کنید: ابراز علاقه به معنای خریدن یک کادوی گران قیمت یا خوردن شام در بهترین رستوران شهر نیست، بلکه شما می توانید با هدیه دادن بدون مناسبت یک شاخه گل، فشردن دست همسرتان یا یک تشکر خالصانه از زحمات اش، عشق و محبت تان را به او نشان دهید. حتی شما می توانید با گفتن یک جمله "دوستت دارم" به همسرتان ثابت کنید که بعد از چند سال، هنوز برایتان دوست داشتنی و قابل احترام است.
2. هنگام بحث و مجادله، احترام یکدیگر را حفظ کنید: مطمئن باشید که با ناسزا گفتن و توهین کردن هیچ مشکلی حل نمی شود و این کار تنها باعث سرد شدن روابط بین همسران می شود. از بحث و مجادله هم که در زندگی گریزی نیست، بنابراین سعی کنید که همیشه مخالفت خود را درباره یک موضوع با منطق و آرامش به همسرتان بگویید و هیچ گاه در خلال بحث از کلمات تحقیری یا توهین آمیز استفاده نکنید. قبل از اینکه بخواهید در مورد موضوعی بحث کنید، خوب حرف هایتان را بسنجید و این را در نظر بگیرید که ممکن است ایده های شما هم عیب و ایرادی داشته باشد و شما می توانید به جای جر و بحث، با آرامش تبادل نظر کنید تا بهترین ایده را در زندگی تان اجرا نمایید.
3. همیشه برای همسرتان آراسته باشید: مطالعات نشان می دهند که پنج اتفاق خوب و مثبت باید در طول روز رخ دهد تا اثر یک حادثه منفی و بد را در ذهن پاک کند. حالا حساب اش را بکنید که آراسته و مرتب بودن همسران برای یکدیگر می تواند به تنهایی پنج امتیاز مثبت به حساب آید و تمام خستگی های روحی و ذهنی شان را از بین ببرد. فراموش نکنید که کوچک ترین تغییرات ظاهری در شما می تواند بزرگ ترین هیجان برای همسرتان به شمار آید. از کوتاه یا رنگ کردن مو گرفته تا پوشیدن یک لباس جدید.
4. به خاطر مسایل پیش پا افتاده مشاجره نکنید: به نظر شما دعوا کردن بر سر تغییر کانال تلویزیون یا عوض کردن جای گلدان و تابلو آن قدر اهمیت دارد که بخواهید به خاطر آن اعصاب تان را خرد و زندگی تان را خراب کنید؟ مسلما که نه! پس به خاطر مسایل پوچ و بی ارزش روابط تان را تیره و تار نکنید.
5. بیشتر تفریح کنید: معمولا اوایل ازدواج، زوج ها با هم زیاد به سینما، پارک یا خرید می روند اما این رفت و آمدها کم کم از بین می رود و فقط به میهمانی های خانوادگی چند ماه یک بار محدود می شود. یک زوج خوشبخت حداقل هفته ای یک بار با هم بیرون می روند. برای پیاده روی، کوهنوردی، دیدن یک فیلم جدید یا حتی خرید روزانه! برای اینکه بتوانید زندگی تان را از یکنواختی دربیاورید، می توانید یک برنامه ریزی مناسب برای یک گردش با همسر و فرزندان تان در آخر هفته ترتیب دهید تا روحیه خود. همسر و بچه هایتان را تقویت کنید و صمیمت بیشتری هم بین تان به وجود بیاید.
6. جلوی دیگران به یکدیگر احترام بگذارید: اگر خوشبختی و صمیمیت، تنها یک کلید طلایی داشته باشد، می توان احترام متقابل همسران به یکدیگر در مقابل فرزندان یا سایر افراد را به عنوان آن کلید طلایی معرفی کرد، بنابراین اگر می خواهید محبت و علاقه همسرتان را روز به روز نسبت به خود بیشتر کنید، باید پیش بچه ها و خانواده تان نهایت احترام را به او بگذارید و همیشه از الفاظ زیبا برای صدا کردن اش استفاده کنید.
7. یک روز در هفته یا ماه را به خودتان اختصاص دهید: برای اینکه بتوانید هر چند وقت یکبار درد دل های همسرتان را گوش دهید یا ساعات خوشی را با هم بگذرانید، بد نیست که یک روز کامل را تنها به خودتان اختصاص دهید و در این روز هیچ حرف ناراحت کننده ای به هم نزنید یا گله و شکایتی از هم نکنید. تمام این روز باید به خوشی و شادی بگذرد تا روابط شما هر چه بیشتر محکم تر و پایدارتر شود.
8. مشکلات یکدیگر را درک کنید: اگر همسرتان دیر به خانه برگشت، سریع شروع به بازخواست و سین جیم نکنید. اجازه دهید که او کمی خستگی اش را در کند و بعد از او بخواهید که اگر دوست دارد مشکل اش را با شما درمیان بگذارد تا شاید بتوانید با همفکری آن را حل کنید. این طوری، هم سر از علت دیرآمدن اش درآورده اید و هم باعث نشده اید که همسرتان نسبت به شما جبهه بگیرد و یک مشت دروغ تحویل تان بدهد.
برگرفته از نوشته ندا احمدلو در روزنامه سلامت
بنام خدا
مردی به یک مغازه فروش حیوانات رفت و درخواست یك طوطی كرد. صاحب فروشگاه به سه طوطی خوش چهره اشاره كرد و گفت: طوطی سمت چپ ۵۰۰ دلار است.
مشتری: چرا این طوطی اینقدر گران است؟
صاحب فروشگاه: این طوطی توانایی انجام تحقیقات علمی و فنی را دارد.
مشتری: قیمت طوطی وسطی چقدر است؟
صاحب فروشگاه: طوطی وسطی ۱۰۰۰ دلار است. برای اینكه این طوطی توانایی نوشتن مقاله ای كه در هر مسابقه ای پیروز شود را دارد. و سرانجام مشتری از طوطی سوم پرسید و صاحب فروشگاه گفت: ۴۰۰۰ دلار.
مشتری: این طوطی چه كاری می تواند انجام دهد؟
صاحب فروشگاه جواب داد: صادقانه بگویم من چیز خاصی از این طوطی ندیدم ولی دو طوطی دیگر او را مدیر صدا می زنند.
منبع: عصرایران
امروز 27 شهریور ماه
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!
بنام خدا
روستایی که راه زمینی ندارد + تصاویر
امروز 24 شهریور ماه
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!
تصور بيشتر افراد از يک رابطه زناشويی سالم، رسيدن به آن چند ثانيه ارگاسم و لذت و حس رهايی ناشی از آن است....
بنام خدا
ضمن عرض پوزش از همه دوستان
روایتی از یک فاجعه مدل جدیدی از تجاوز* * خانمی پس از ساعتها کار، دفتر کارش را ترک میکند؛ او کودکی را میبیند که کنار جاده ایستاده و در حال گریه کردن است. این خانم دلش به حال کودک میسوزد، بنابراین از او دلیل گریهاش را میپرسد. کودک توضیح میدهد که گم شده و از خانم میخواهد که او را به خانهاش برساند و کاغذی را به او میدهد که نشانی خانهاش روی آن نوشته شده بود زن که فرد مهربانی بوده، تصمیم میگیرد کودک را به خانهاش برساند؛ بدون اینکه به چیزی مشکوک شود.* *وقتی به خانه میرسند، زن زنگ در را میفشارد اما دچار برقگرفتگی شده و بیهوش میشود.* *فردا صبح وقتی به هوش میآید، میبیند که در خانهای خالی روی زمین افتاده است، او حتی متجاوزان را ندیده بود.... به همین خاطر است که این روزها، جنایتکاران افراد مهربان را نشانه گرفتهاند. توصیه میشود هیچوقت کودکی را به مکانی که میگوید، نرسانید و در صورت اصرار و التماس او، او را به ایستگاه پلیس تحویل دهید.* *بهترین کار در حق بچههای گمشده، تحویل به ایستگاه پلیس است. خیلی ناراحتکننده است که امروز نمیتوانیم حتی به بچهها کمک کنیم * *خانمها مواظب خودتان باشید. |
بنام خدا
به هنگام بازدید از یک بیمارستان روانى، از روانپزشک پرسیدم :
شما چطور میفهمید که یک بیمار روانى به بسترى شدن در بیمارستان نیاز دارد یا نه؟
روانپزشک گفت : ما وان حمام را پر از آب میکنیم و یک قاشق چایخورى، یک فنجان و یک سطل جلوى بیمار میگذاریم و از او میخواهیم که وان را خالى کند!!!
من گفتم: آهان! فهمیدم. آدم عادى باید سطل را بردارد چون بزرگ تر است!
روانپزشک گفت: نه! آدم عادى درپوش زیر آب وان را بر میدارد... شما میخواهید تختتان کنار پنجره باشد؟!!
********
1.راه حل همیشه در گزینه های پیشنهادی نیست!!!
2.در حل مشکل و در هنگام تصمیم گیری هدفمان یادمان نرود . در حکایت فوق هدف خالی کردن آب وان است نه استفاده از ابزار پیشنهادی !!!
3.همه راه حل ها همیشه در تیر رس نگاه نیست...
سخن روز : مغز ما یک دینام هزار ولتی است که متاسفانه بیشترمان بیش از یک چراغ از آن استفاده نمی کنیم . ویلیام جیمز
ناصرالدین شاه، رستم و کمالالملک به این روستا سفر کردهاند!
بدون شک این روستا از زیباترین مناطقی است که تا به حال و در همه عمرتان دیده اید. روستای 4 هزار ساله ای که همه زیباییهایش را جایی میان....
بنام خدا
روزی، سنگتراشی که از کار خود ناراضی بود و احساس حقارت می کرد، از نزدیکی خانه بازرگـانی رد میشد...
در باز بود و او خانه مجلل، باغ و نوکران بازرگان را دید و به حال خود غبطه خورد و با خود گفت: این بازرگان چقدر قدرتمند است! و آرزو کرد که مانند بازرگان باشد !
در یک لحظه، او تبدیل به بازرگانی با جاه و جلال شد !!! تا مدت ها فکر می کرد که از همه قدرتمند تر است، تا این که یک روز حاکم شهر از آنجا عبور کرد، او دید که همه مردم به حاکم احترام می گذارند حتی بازرگانان...
مرد با خودش فکر کرد: کاش من هم یک حاکم بودم، آن وقت از همه قوی تر می شدم!
در همان لحظه، او تبدیل به حاکم مقتدر شهر شد. در حالی که روی تخت روانی نشسته بود، مردم همه به او تعظیم می کردند. احساس کرد که نور خورشید او را می آزارد و با خودش فکر کرد که خورشید چقدر قدرتمند است...
او آرزو کرد که خورشید باشد و تبدیل به خورشید شد و با تمام نیرو سعی کرد که به زمین بتابد و آن را گرم کند !
پس از مدتی ابری بزرگ و سیاه آمد و جلوی تابش او را گرفت. پس با خود اندیشید که نیروی ابر از خورشید بیشتر است، و تبدیل به ابری بزرگ شد...
کمی نگذشته بود که بادی آمد و او را به این طرف و آن طرف هل داد. این بارآرزو کرد که باد شود و تبدیل به باد شد. ولی وقتی به نزدیکی صخره سنگی رسید، دیگر قدرت تکان دادن صخره را نداشت. با خود گفت که قوی ترین چیز در دنیا، صخره سنگی است و تبدیل به سنگی بزرگ و عظیم شد...
همان طور که با غرور ایستاده بود، ناگهان صدایی شنید و احساس کرد که دارد خرد می شود !
نگاهی به پایین انداخت و سنگتراشی را دید که با چکش و قلم به جان او افتاده است...!!!
سخن روز : مهم این نیست که در کجای این جهان ایستاده ایم ، مهم این است که در چه راستایی گام بر می داریم . هولمز
بنام خدا
ارزش های اخلاقی برای موفقیت کاری
اخلاقیات بر یک دسته ارزشهای اخلاقی و معنوی استوار هستند. این ارزشها باید مطلق باشند—یعنی باید طوری آنها را جدی بگیرید تا بر منطق، ضعف، نفس و اشتباهات شخصی هر انسانی غلبه کند. وقتی همه چیز شکست میخورد، همیشه به این ارزشهای اصلی برخواهید گشت تا راهنماییتان کنند. متاسفانه، زندگی به این آسانیها نیست و همیشه در این که چه ارزشهایی والاتر شمرده شوند، اختلاف وجود داشته است.
خوشبختانه در دنیای ارزشهای کاری، رئیستان میتواند کمکتان کند. خلاصه اینکه، ارزشهای رئیستان همان ارزشهای شما باید باشد (البته در حیطه کاری). آزادی شما برای انتخاب ارزشهای اخلاقی خودتان محدود است. باتوجه به بالا گرفتن رسوایی شرکتها و کمپانیهای مختلف این روزها، فکر دنبال کردن ارزشهای شرکت ممکن است خیلی راحت نباشد. مشکل: به ارزشهای چه کسی یا چه چیزی میتوانید اعتماد کنید؟
اگر فراتر از بیزنسهای موفق و صادق را ببینید، ارزشهایی را خواهید دید که امتحانشان را در طول زمان پس دادهاند. ببینید این ارزشها را چطور میتوانید وارد سازمانتان کنید و برای پشتیبانی از آنها چه میتوانید بکنید.
روراستی (صداقت). متل (ضربالمثل) قدیمی "بار کج به منزل نمیرسد" یا "صداقت بهترین سیاست است" امروز بیشتر از گذشته صحت دارد. خیلی از شرکتها و سازمانها شعار صداقت پیشه بودن دارند. خیلی از کارمندان ادعای صادق بودن دارند اما چه صادق باشید و چه نباشید باید بدانید که گذشت زمان مشخص خواهد کرد که چه کسی صداقت داشته است و چه کسی نداشته است.
تمامیت. تمامیت یعنی قدرت و ثبات. یعنی بالاترین سطح ارزشها و استانداردهای اخلاقی را تمرین کنید. تمامیت، کمال و درستی شخصیت شما و شرکتی که در آن هستید را نشان خواهد داد.
مسئولیت. متهم کردن دیگران، قربانی جلوه دادن خود یا انداختن تقصیر به گردن دیگران شاید موفقیت کوتاه مدت برایتان به دنبال داشته باشد اما سرباز زدن از قبول مسئولیت احترام و یکپارچگی شرکت را مختل میکند. افراد اخلاقگرا مسئولیت کارهایشان را میپذیرند.
کیفیت. کیفیت بالاتر از ساختن بهترین محصول یا ارائه بهترین خدمات است، بلکه باید در کلیه جنبههای کاری شما نمود یابد. فردی که کیفیت را تشخیص میدهد و هر روز به دنبال آن است، احترام فوقالعادهای برای خود قائل است، به کاری که انجام میدهد میبالد و دقت و ظرافتی در کار خود دارد که بر همه چیز تاثیر میگذارد.
اعتماد. به دست آوردن اعتماد دشوار است و دشوارتر از آن برگرداندن آن بعد از آن است که از دستش میدهید. هر فردی که با شما یا شرکتتان ارتباط برقرار می کند باید به طریقی که کار او را انجام میدهید اعتماد و اطمینان داشته باشد.
احترام. احترام فراتر از یک احساس است، بلکه نشان دادن عزت، ارزش و حرمت به چیزی یا کسی است. ما به قوانین احترام میگذاریم، همچنین به کسانی که با آنها کار میکنیم، شرکت محل کارمان و اموال مربوط به آن و همچنین خودمان.
کار گروهی. دو همکار یا بیشتر در کنار هم یک گروه را تشکیل میدهند. این یکی از الزامات بیزنس است که بتوانید در گروه، چه رسمی و چه غیررسمی، به درستی با هم کار کنید.
رهبری. چه تعداد کارمندان درستکار و فعالی بودهاند که به خاطر رهبریهای اشتباه شکست خوردهاند؟ مدیران باید از استانداردهای اخلاقی برای کل شرکت حمایت کنند. یک رهبر باید نمونه و الگوی سایرین باشد.
شهروندی شرکت. یک اصل بنیادی هر شرکت باید فراهم آوردن یک محیط کاری امن، حفاظت از محیط و شهروندانی خوب برای جامعه بودن باشد.
ارزش سهام. هیچ شرکتی بدون سود دوام نخواهد داشت. هر کارمندی باید بفهمد که جای او در سوددهی شرکت کجاست. هدف مشترک همه باید ایجاد یک شرکت قوی و پربازده و پردوام باشد.
امتحان کردن واقعی این ارزشها از نتیجه عمل آنها به دست میآید. نیاز به تلاش گسترده و متمرکز کل شرکت دارد، نه فقط اینکه این ارزشها را جزء قوانین درج شده در قرارداد هر کارمند بگنجانند.
نخست اینکه، مدیریت باید خود نمونه و الگو باشد. اخلاقیات خوب باید همیشه در بالاترین درجه شرکت دیده شود. هر کارمندی باید بتواند همان ارزشهایی که رئیسش اجرا میکند را دنبال کند.
دوم اینکه، باید برای گستردن این اخلاقیات و ارزشها در شرکت تبلیغات شود. در هر فروم یا رسانهای این ارزشها باید در غالب پیام اخلاقی عنوان شود. که البته زمانی موفق خواهد بود که خود شرکت آنچه آموزش میدهد را رعایت کند.
سوم اینکه، برای هماهنگ کردن و یکدست کردن همه کارمندان باید آموزش صورت گیرد. شرکت نکردن در یک سخنرانی آموزشی یا گذشتن و نگاه کردن به یک پوستر آموزشی نصب شده روی دیوار خیلی راحت است اما وقت گذاشتن برای یاد گرفتن مسائل میتواند تاثیر بادوامتری داشته باشد.
چهارم اینکه، هم شما و هم شرکتتان باید هدف درازمدت داشته باشید و به آن پایبند باشید. یعنی آموختهها و ارزشهای خود را به نسل بعدی کارمندان شرکت هم منتقل کنید.
باوجود شکست خوردن بعضی از این قوانین اخلاقی، بسیاری از آنها برای بیزنسها موفقیت به همراه میآورند. این ارزشها در کنار هم پایه و اساس یک شرکت و بیزنس پربازده و ایمن را برپا میکنند. این 10 ارزش را میتوانید در دستورکار کارمندان شرکت قید کنید و آموزشهای لازم را متعاقب آن انجام دهید.
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
مهیندخت دهنادی : |
||
|
بنام خدا
|
||
|
||
نگار پاکدل : |
||
دولت اشکانیان به 5 سده پایید، از زمان بلاش اول به بعد، در هر گوشهای از ایران یک مدعی بر تخت مینشست. بنابر روایتهای ایرانی، ساسان، موبدی در تختجمشید بود. پسرش بابک، فرمانروایی کوچکی در خور را در دست داشت. بابک توانست بر تخت شاهی فارس تکیه زند و شاه آن سامان شود. پس از او، فرزندش شاپور بر تخت نشست اما حادثه امان نداد و شاپور درگذشت. پس از شاپور، برادرش اردشیر جانشین وی شد، اردشیر فرزند بابک که نیایش، ساسان بود. اردشیری که به نام اردشیر بابکان میشناسیم از خاندان ساسان. آن زمان، اردوان پنجم، واپسین پادشاه پارت یا اشکانی بود. اردوان از شناسایی این سلسلهی جدید محلی خوداری کرد، بنابراین اردشیر به جنگ با وی رفت و پس از 3 جنگ، سپاه اردوان را در جلگهی هرمزدگان (میان بهبهان و شوشتر) شکست داد. در این نبرد، اردوان پنجم، شاه اشکانی کشته شد و اردشیر، شاهنشاه شد. اردشیر ساسانی که شیوهی فرمانروایی ملوکالطوایفی اشکانیان را نمیپسندید، شهریاری نیرومندی را بنیان گذارد که با تشکیلات اداری متمرکز اما رو به گسترش امور را میگذراند. آنگاه که اردشیر، شاهنشاه ایران شد، گمان بر این بود که او کرمان را به پایتختی خود برمیگزیند، اما او پایتخت را از تیسفون(کنار دجله و 35 کیلومتری جنوب بغداد امروز) منتقل نکرد و تیسفون همچنان پایتخت ایران ماند. اردشیر با به روی کار آمدنش، به پشتیبانی از روحانیون زرتشتی پرداخت و با رسمی کردن دین زرتشتی در ایران، پشتیبانی روحانیون را از آن خود و شهریاریاش کرد. او با اعلام اینکه نفوذ هلنیستی(دورهی تفکر فلسفی یونان) را در ایران برخواهد انداخت و انتقام داریوش سوم را از جانشیان اسکندر خواهد گرفت و همهی سرزمینهای شاهان هخامنشی را بازخواهد ستاند، غرور مردم را برانگیخت. البته با نگاهی گذرا بر تاریخ میتوان دریافت که او به همهی وعدههای خود وفا کرد. با نبردهایش ایران را در شمالخاوری(:شرقی) تا جیحون و در باختر(:غرب) تا فرات گسترش داد. دولت ساسانیان دوست داشت اقوام ایرانی در خاور کشور را نیز در زیر یک پرچم، گرد هم آورد از همین روی شماری از بزرگزادگان پارس را به همراه افراد خانواده با سپاهی روانهی آن سوی رود سند کرد. به نوشتهی «رای زاده دونیچند بالی» در کتاب «تاریخ گاکهر»، این ساسانیان در بخشی از پنجاب امروز که به راولپندی، میرسد، استقرار یافتند و نام خانوادگی «کیانی» و «کی» بر خود گذاردند. آنان به پیشهی سپاهیگری ادامه دادند. پس از فروپاشی شاهنشاهی ساسانی، این کیانیان که به اصالت پارسی خود میبالیدند در گوشهای از پنجاب یک دولت محلی تشکیل دادند. هماکنون، ژنرال اشفاق پرویز کیانی، فرنشین ستاد ارتش پاکستان از همین کیانیان است. ساسانیان در درازای چهار سدهای که فرمانروایان ایران بودند نگذاشتند حکومت روم در آسیا پیشروی کند، آیین زرتشت را دین رسمی ایرانیان گذاشتند و رومیان را وادار کردند که پیروان آیین زرتشت را در سرزمین خود به ویژه در بالکان محترم شمارند. برگرفته از تارنمای انوشیروان کیهانیزاده |
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
خبرنگار امرداد - میترا دهموبد : |
||
|
|
||
|
||
خبرنگار امرداد : | ||
فرتورهاي خود را ميتوانيد به نشاني ایمیل گروه عكس به نشانی amordadpic@gmail.com بفرستيد تا پس از ويرايش، به نام خودتان در تارنما، آوردهشود. فرتورهای همايون مهرزاد را از شاهرود تا دامغان را در ادامه ببينيد.
|
خبرنگار امرداد : |
فرتورهاي خود را ميتوانيد به نشاني ایمیل گروه عكس به نشانی amordadpic@gmail.com بفرستيد تا پس از ويرايش، به نام خودتان در تارنما، آوردهشود. فرتورهای همايون مهرزاد را از گوشه و كنار كوچههای تهران را در ادامه ببينيد.
|
شنبه 19 شهریور:
مهستان ایران مهرداد سوم را از شاهی برکنار کرد، دهم سپتامبر سال 56 پیش از میلاد مهستان Mehestan (سنای ایران) در پی وصول شکایتهای متعدد از مهرداد سوم، با اکثریت آراء وی را از شاهی ایران برکنار کرد و برادرش «ارد Orod» را به شاهی برگزید. مهرداد سوم با این که در دوره کوتاه سلطنت خود در جنگ با رومیان و طوایف غیرایرانی آن سوی سیردریا به پیروزی نائل شده بود مردی خودسر و ستمگر بود و دست به تصفیه بدون دلیل مقامات کشوری و لشکری زده بود و بدون دادرسی، به چند مورد مصادره اموال اقدام کرده بود و باعث گسترش نارضایی در کشور شده بود.
یکشنبه 20 شهریور:
جنگ هرمزدگان و روی کار آمدن دودمان ساسانیان، پارهای از مورخان، یازدهم سپتامبر سال 226 میلادی (شهریور ماه) را سالروز جنگ هرمزدگان (نزدیکان بهبهان) ذکر کرده اند و از آن به نام جنگ داخلی ایرانیان نام برده اند. در این جنگ اردشیر پاپکان حاکم پارس بر اردوان پنجم شاه اشکانی غلبه کرد که با کشته شدن وی حکومت 476 ساله اشکانیان پایان یافت. اردشیر برغم علاقه ای که به کرمان داشت و پیش بینی می شد که این شهر را مرکز حکومت خود قرار دهد، پایتخت را از تیسفون (کنار دجله و 35 کیلومتری جنوب بغداد امروز) منتقل نکرد.
دوشنبه 21 شهریور:
تصرف تراکیه برای ایران، 12 سپتامبر سال 492 پیش از میلاد «مردونیا ــ مردونیه» ژنرال ایرانی که از سوی داریوش مامور حل مسئله منطقه ایونی (یونانی نژاد های آناتولی و جزایر دریای اژه) شده بود تراکیه را تصرف کرد (تراکیا، منطقه وسیعی در اروپای جنوبی است که غرب و شرق و جنوب آن را سه دریای سیاه، اژه و مرمره محدود می کنند و اینک در سه کشور ترکیه، بلغارستان و یونان قرار گرفته است ـ استانبول اروپا در تراکیه قرار دارد). مردونیا که داماد داریوش و شوهر آرتوزوسترا (تلفظ، یونانی است) بود پس از عبور از هلس پونت (داردانل) تراکیه را متصرف شده بود.
روز سینما
سهشنبه 22 شهریور:
سالروز جنگ ماراتن که 490 سال پیش از میلاد روی داد، 13 سپتامبر سالروز نبرد یک روزه ماراتن Marathon است که در سال 490 پیش از میلاد روی داد و نیروی دریابرد ایران در آن موفق نبود و با تحمل تلفات عقب نشینی کرد. داریوش بزرگ، تنها با هدف گوشمالی آتنی ها - نه تصرف آتن- که یونانی زبانهای آسیای صغیر (شهرها و جزایر ایونی) قلمرو ایران را تحریک به شورش و نافرمانی می کردند یک سپاه پیاده و سوار را با کشتی روانه سرزمین اصلی یونان کرد که به صورت کشور- شهر یا ایالات متحده اداره می شد.
ثبت آتشکده زرتشتیان یزد و محوطه آن از 1313 خورشیدی در فهرست آثار ملی ایران
چهارشنبه 23 شهریور:
ضرب سکه «داریک» در ایران، چهاردهم سپتامبر سال 488 پیش از میلاد را روزی به دست داده اند که در آن روز داریوش بزرگ (Darius the Great) شاه وقت ایران دستور ضرب سکه ای را داد با وزن و شکل و عیار مشخص و یکنواخت تا واحد پول ایران قرارگیرد که مورخان یونانی در کتابهای خود آن را «داریک Daric (منتسب به داریوش)» نوشته اند. تا زمان رواج داریک، معاملات تجاری به صورت مبادله اجناس صورت می گرفت که کاری پیچیده بود و بازار همیشه نوسان داشت. ملل دیگر از طلا برای مبادله کالا و خدمات استفاده می کردند ولی نه بصورت سکه یکنواخت با عیار و وزن و شکل واحد. به عبارت دیگر تا سپتامبر 488 پیش از میلاد، بازرگانان و افراد شکل و عیار طلای «وسیله مبادله» را تعیین می کردند نه دولتها.
روزی که هارون الرشید خلیفه عباسی شد، چهاردهم سپتامبر سال 786 میلادی هارون الرشید 23 ساله در بغداد بر جای برادر خود الهادی که تنها یک سال بر سر کار بود نشست و خلیفه پنجم عباسیان شد. وی پسر المهدی خلیفه سوم عباسی بود.
پنجشنبه 24 شهریور:
زادروز ابوریحان بیرونی دانشمند بزرگ ایرانی، ابوریحان محمد بیرونی دانشمند بزرگ ایرانی15 سپتامبر 973 میلادی درمنطقه خوارزم که در قلمرو دولت سامانیان بود به دنیا آمد. طبق تقویم میلادی قدیم (ژولیان)، بیرونی پنجم سپتامبر آن سال متولد شده بود. زادگاه او که در آن زمان روستای کوچکی بود بعدا به «بیرونی» تجدید نام داده شده است. بیرونی که 75 سال عمر کرد 13 دسامبر سال 1048 میلادی (22 آذر) در شهر غزنه (افغانستان امروز) وفات یافت.
آدینه 25 شهریور:
روز بزرگداشت سالخوردگان در ایران باستان ، ایرانیان عهد باستان نخستین مردمی بوده اند که برای ادای احترام و بزرگداشت و سپاسگزاری از سالخوردگان روز مشخصی را در سال تعیین کرده بودند و این روز، 25 شهریور ماه هر سال بود و قدمت آن به 3 سه هزار سال می رسد. در آن زمان و تا 14 قرن پیش، روزهای هر ماه ایرانی نام خاص داشت و روز 25 شهریور "اشیش وانگ Ashish vangh" خوانده می شد که روز رحمت خدا، اخلاقیات و معنویات و روان پاک بود.
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
سلیمان لطفینیا : |
||
|
امروز 22 شهریور ماه
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!
بنام خدا
آیا خداوند شر را آفریده است ؟!
روزی یک استاد دانشگاه تصمیم گرفت تا دانشجویانش را به مبارزه بطلبد. او پرسید: `آیا خداوند هر چیزی را که وجود دارد، آفریده است؟`
دانشجویی شجاعانه پاسخ داد: "بله."
استاد پرسید: "هر چیزی را؟"
پاسخ دانشجو این بود: "بله هر چیزی را."
استاد گفت: "در این حالت، خداوند شر را آفریده است. درست است؟ زیرا شر وجود دارد."
برای این پرسش، دانشجو پاسخی نداشت و ساکت ماند. استاد از این فرصت حظ برده بود که توانسته بود یکبار دیگر ثابت کند که ایمان و اعتقاد فقط یک افسانه است.
ناگهان، یک دانشجوی دیگر دستش را بلند کرد و گفت: "استاد، ممکن است که از شما یک چیزی بپرسم؟"
استاد پاسخ داد: "البته."
دانشجو پرسید: "آیا سرما وجود دارد؟"
استاد پاسخ داد: "البته، آیا شما هرگز احساس سرما نکرده اید؟"
دانشجو پاسخ داد:
"البته آقا، اما سرما وجود ندارد. طبق مطالعات دانش فیزیک، سرما عدم تمام و کمال گرماست و شئی را تنها در صورتی میتوان مطالعه کرد که انرژی داشته باشد و انرژی را انتقال دهد و این گرمای یک شئی است که انرژی آن را انتقال می دهد. بدون گرما، اشیاء بی حرکت هستند، قابلیت واکنش ندارند. پس سرما وجود ندارد. ما لفظ سرما را ساخته ایم تا فقدان گرما را توضیح دهیم."
دانشجو ادامه داد: "و تاریکی؟"
استاد پاسخ داد: "تاریکی وجود دارد."
دانشجو گفت:
"شما باز هم در اشتباه هستید، آقا. تاریکی فقدان کامل نور است. شما می توانید نور و روشنایی را مطالعه کنید، اما تاریکی را نمی توانید مطالعه کنید. منشور نیکولز تنوع رنگهای مختلف را نشان می دهد که در آن طبق طول امواج نور، نور می تواند تجزیه شود. تاریکی لفظی است که ما ایجاد کرده ایم تا فقدان کامل نور را توضیح دهیم."
و سرانجام دانشجو پرسید:
- "و شر، آقا، آیا شر وجود دارد؟
خداوند شر را نیافریده است. شر فقدان خدا در دل افراد است، شر فقدان عشق، انسانیت و ایمان است. عشق و ایمان مانند گرما و نور هستند. آنها وجود دارند. فقدان آنها منجر به شر می شود."
و حالا نوبت استاد بود که ساکت بماند.نام این دانشجو آلبرت انیشتین بود!!
بنام خدا
همه چی بی فایده است!!!
1)مدرسه رفتن بی فایده است چون اگه باهوش باشی آموزگار (معلم) وقت تو رو تلف میکنه اگه خنگ باشی تو وقت معلمو.۲) دنبال پول دویدن بی فایده است چون اگه بهش نرسی از بقیه بدت میاد اگه بهش برسی بقیه از تو.۳) عاشق شدن بیفایده است چون یا تو دل اونو میشکنی یا اون دل تورو یا دنیا دل هردوتونو.۴) ازدواج کردن بی فایده است چون پیش از ۳۰ سالگی زوده پس از ۳۰ سالگی دیر.۵) بچه دار شدن بی فایده است چون یا خوب از آب در میاد که از دست بقیه به عذابه یا بد از آب در میاد که بقیه از دستش به عذابن.۶) گردش رفتن بی فایده است چون یا بد میگذره که از همون ابتدا حرص میخوری یا خوش میگذره که موقع برگشتن غصه میخوری.۷) دوستی با دیگران بی فایده است چون یا از تو بهترن که نمیخوان دنبالشون باشی یا ازشون بهتری که نمیخوای دنبالت باشن.۸) دنبال شهرت رفتن بیفایده است چون تا مشهور نشدی باید زیر پای بقیه رو خالی کنی ولی وقتی شدی بقیه زیر پای تو رو خالی میکنن.۹) وبلاگ نویسی بی فایده است چون یا خوب مینویسی که مطلبتو میدزدن و حرص میخوری یا بد مینویسی که مطلبتو نمیخونن و حرص میخوری.
بنام خدا
شما چه میوه ای انتخاب می کنید؟
فرض کنید ظرفی پر از انواع میوه های مختلف جلوی شماست میوه مورد علاقه تان را بردارید ولی دقت کنید! ممکن است با انتخاب این میوه اسرار و رموز شخصیت شما به سرعت فاش شود در حقیقت این تست روانشناسی به سادگی نشان می دهد که شخصیت افراد مختلف نسبت به انتخاب میوه مورد علاقه شان چگونه است.
سیب : اگر سیب میوه مورد علاقه شماست فردی افراطی هستید که از روی انگیزه آنی و بدون فکر قبلی کاری را انجام می دهنید رک گو هستید و از مسافرت لذت می برید می توانید خیلی خوب رهبری یک گروه را به عهده بگیرید و کارها را پیش ببرید اشتیاق زیادی برای زندگی کردن دارید که این انگیزه شما از نظر اطرافیان بی همتاست
پرتقال: فردی صبور و پر طاقت هستید که اراده تان بسیار قوی است دوست دارید کارها را به آهستگی ولی بطور جدی انجام دهید خجالتی هستید و نزد اطرافیانتان قابل اعتمادید شریک زندگی خود را با دقت و تمام احساس قلبیتان انتخاب می نمایید و از هر گونه مشاجره و ناسازگاری اجتناب می کنید.
هلو: رفتار دوستانه ای دارید رک گو و پر حرف هستید که به جذابیت شما می افزاید رفتار ناشایست دیگران را خیلی سریع می بخشید و فراموش می کنید برای رفاقت ارزش زیادی قائلید و رگه هایی از استقلال طلبی و بلند پروازی در شخصیت شما دیده می شود که باعث شده شخصی زرنگ و فعال جلوه کنید کمال طلب احساساتی صادق و با وفا هستید. بر هر حال دوست ندارید همه امیال خود را در مقابل دیگران نشان دهید.
گلابی: اگر تمام توجه تان را به کرای معطوف کنید می توانید آن را با موفقیت انجام دهید گاهی در انجام کارهایتان بی ثبات و متعییر هستید و مایلید که از نتایج سعی و تلاش خود خیلی سریع آگاه شوید از شرکت در بحث های خوب و مفید لذت می برید بی طاقت هستید و زود هیجان زده می شوید با توجه به اینکه به سرعت دوستی های خود را بر هم می زنید نگهداری رفقا برای شما چندان ساده به نظر نمی رسد
گیلاس: اگر گیلاس میوه مورد علاقه شماست زندگی همیشه برایتان شیرین نیست و اغلب با فراز و نشیب های زندگی مواجه می شوید بجای داشتن در آمدی جزئی به شیوه ای برای دریافت مقداری زیادی پول فکر می کنید ذهن خلاقی دارید و به دنبال فعالیت های خلاقانه هستید یک شریک زندگی صادق و با وفا محسوب می شوید و لی ابراز احساسات برایتان کار ساده ای نسیت خانه شما در حکم پناهگاهتان است و از هیچ چیزی به اندازه اینکه در کنار فامیل های نزدیک و افراد مورد علاقه تان باشید لذت نمی برید
موز: فردی با محبت ملایم خونگرم و دلسوز هستید اغلب اوقات از کمبود اعتماد به نفس رنج می برید و کمی احساس ترس در شما دیده می شود برخی مواقع مردم از اخلاق خوب شما سو استفاده می کند شریک زندگی خود را تحت هر شرایطی که از نظر روحی و جسمی داشته باشید می پرستید و ارتباطات شما با دیگران در وضعیت متعادلی قرار دارد.
نارگیل: جدی متفکر و اندیشمند هستید اگر چه از روابط اجتماعی تان لذت می برید ولی در انتخاب شریک زندگی بسیار سخت گیر هستید در کارهایتان سر سختی و سماجت دارید ولی لزوما بی پروا نیستید زیرکی تیزهوشی و گوش به زنگ بودن از دیگر خصوصیات شخصیتی شماست باید مطمئن شوید که در هر زمینه ای و به ویژه از لحاظ شغلی در راس امور قرار دارید شریک زندگی شما باید فرد باهوشی باشد احساسات در زندگی برای شما مهم است ولی به طور حتم برایتان همه چیز نیست!
انگور سیاه: به طور کلی فردی مودبی هستید به سرعت عصبانی می شوید ولی خیلی سریع به حال اولیه باز می گردید از زیبایی در هر نوع ان لذت می برید فرد محبوبی هستید شما سرشت خونگرم و سخاوتمند دارید. میل زیادی برای زندگی در شما موج می زند و از انجام هر کاری که می کنید لذت می برید شریک زندگی تان باید در هیجانات شما سهیم شود و از پیشنهاداتتان لذت ببرید.
آناناس: به سرعت تصمیم می گیرید و در انجام کارهایتان سریع و چابک هستید تغییرات شغلی شما را نمی ترساند که این موضوع یکی از برتری های شخصیت شماست توانایی استثنایی در سازماندهی کارهایتان دارید و از حجم زیاد وظایف اطرافتان نمی هراسید تلاش دارید در روابط خود با دیگران متکی به نفس روزاست و درستکار باشید دوستان خود را خیلی زود انتخاب نمی کنید ولی اگر شخصی را برگزینید تا پایان عمر با شما خواهد بود به ندرت احساساتی می شوید و شریک زندگی تان اغلب تحت تاثیر یکرنگی شما قرار می گیرد ولی اجازه ندهید که به دلیل عدم توانایی شما در ابراز محبت ناامید شود.
امروز 21 شهریور ماه
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!
بنام خدا
بندر چابهار در نزدیکی تیس قرار دارد.روستای ساحلی تیس از راه نیک شهر و جاده چابهار در دسترس است.
بنام خدا
مشخصات گیاه:
نام پارسی این گل , حساس یا گل قهر است چند ساله با ساقه های چوبی تیغ دار که بلندی آن 50 تا 60 سانتی متر است. برگهای آن مرکب و هر گروه 3 تا 4 برگ مرکب از یک نقطه خارج شده و از آن نقطه با دمبرگ بلندی به ساقه اصلی وصل می شود. هر برگ مرکب دارای 24 تا 40 جفت برگچه باریک و دراز است و به این ترتیب هر برگ مرکب را به صورت پر طیور در می آورد و چون به محض تماس دست ، برگها به سمت پایین خم شده و با دمبرگ به طرف ساقه جمع می شوند، آن را گیاه حساس می نامند. این گیاه بومی برزیل است و در ایران از نظر زیبایی در گلخانه ها کشت می شود. گیاهی است که هرروز به آن آب دهید و در سایه کنار پنجره نگهداری کنید.
ترکیبات شیمیایی:
از نظر ترکیبات شیمیایی در عصاره برگهای آن ماده ای شبیه به آدرنالین یافت می شود، به علاوه در گیاه آلکالوئید میموزین مشخص شده است.اگر از گل قهر خوب مراقبت كنيد ،مي توان از گلهاي زيباي صورتي رنگ آن در فصل تابستان بهره ببريد.اگر مي خواهيد اين گل را در خانه نگهداری كنيد بايد آن را از دسترس بچه ها دور نگهداريد زيرا درصورت تماس مداوم، عوامل محرک حساسيت را از دست ميدهد و آسيب می بيند .
اگر به جايی كه برگها به ساقه متصل می شوند دقيقاً نگاه كنيم متوجه می شويم كه درآن قسمت برآمدگی نسبتاً كلفتی وجود دارد. در واقع اين برآمدگی شامل تعداد زيادی از سلول های ديواره ای نازک است كه وقتی آب جذب می كنند متورم می شوند و به محض خروج آب از آنها، چروک شده و در نتيجه برگها پيچ می خورند. برگ های گل قهركن نسبت به هر عامل محركی، حتی يک قطره آب يا يک حشره كوچک حساس هستند و به محض برخورد هر شیء با آن و يا لمس برگها با دست، آب از سلول های ديواره ای نازک خارج شده و وارد ساقه می شود. در نتيجه سلول ها چروک شده و برگها شادابی خود را از دست می دهند و جمع می شوند ، يا به عبارتی قهر می كنند.معمولاً چند لحظه طول می كشد تا گل قهر كند زيرا انتقال آب از سلول ها به ساقه ظرف چند دقيقه انجام می شود اما آشتی كردن و برگشتن به حالت نخست چند دقیقه طول می كشد.
گردآوری: مجله اینترنتی هفته پارسی
امروز 20 شهریور ماه
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!
بنام خدا
" نتایج ازدواج آقایان "
پیش از ازدواج : خوابیدن تا لنگ ظهر
پس از ازدواج : بیدار شدن زودتر از خورشید
نتیجه اخلاقی : سحر خیز شدن
پیش از ازدواج : رفتن به سفر بی اجازه
پس از ازدواج : رفتن به حیاط با اجازه
نتیجه اخلاقی : معتبر شدن
پیش از ازدواج : خوردن بهترین غذاها بی منت
پس از ازدواج : خوردن غذا های سوخته با منت
نتیجه اخلاقی : تقویت معده
پیش از ازدواج : استراحت مطلق بی جر و بحث
پس از ازدواج : کار کردن در شرایط سخت
نتیجه اخلاقی : ورزیده شدن
پیش از ازدواج : دید و بازدید از اماکن تفریحی
پس از ازدواج : سر زدن به فامیل خانوم
نتیجه اخلاقی : صله رحم
پیش از ازدواج : آموزش گیتار و سنتور و غیره
پس از ازدواج : آموزش بچه داری و شستن ظرف
نتیجه اخلاقی : همدردی با مردها
پیش از ازدواج : گرفتن پول تو جیبی از پاپا
پس از ازدواج : دادن کل حقوق به خانوم
نتیجه اخلاقی : مستقل شدن
پیش از ازدواج : ایستادن در صف سینما و استخر
پس از ازدواج : ایستادن در صف شیر و گوشت
نتیجه اخلاقی : آموزش ایستادگی
پیش از ازدواج : رفتن به سفرهای هفتگی
پس از ازدواج : در حسرت رفتن به پارک سر کوچه
نتیجه اخلاقی : امنیت کامل.
بنام خدا
موسی مندلسون، پدر بزرگ آهنگساز شهیر آلمانی، انسانی زشت و عجیب الخلقه بود. قدّی بسیار کوتاه و قوزی بد شکل بر پشت داشت.
موسی روزی در هامبورگ با بازرگانی آشنا شد که دختری بسیار زیبا و دوست داشتنی به نام فرمتژه داشت. موسی در کمال ناامیدی، عاشق آن دختر شد، ولی فرمتژه از ظاهر و هیکل از شکل افتاده او منزجر بود. |
زمانی که قرار شد موسی به شهر خود بازگردد، آخرین شجاعتش را به کار گرفت تا به اتاق دختر برود و از واپسین فرصت برای گفتگو با او استفاده کند. دختر حقیقتاً از زیبایی به فرشته ها شباهت داشت، ولی ابداً به او نگاه نکرد و قلب موسی از اندوه به درد آمد. موسی پس از آن که تلاش فراوان کرد تا صحبت کند، با شرمساری پرسید : - آیا می دانید که عقد ازدواج انسانها در آسمان بسته می شود؟ دختر در حالی که هنوز به کف اتاق نگاه می کرد گفت : - بله، شما چه عقیده ای دارید؟ - من معتقدم که خداوند در لحظه تولد هر پسری مقرر می کند که او با کدام دختر ازدواج کند. هنگامی که من به دنیا آمدم، عروس آینده ام را به من نشان دادند و خداوند به من گفت: «همسر تو گوژپشت خواهد بود» درست همان جا و همان موقع من از ته دل فریاد برآوردم و گفتم: «اوه خداوندا! گوژپشت بودن برای یک زن فاجعه است. لطفاً آن قوز را به من بده و هر چی زیبایی است به او عطا کن» فرمتژه سرش را بلند کرد و خیره به او نگریست و از تصور چنین واقعه ای بر خود لرزید. او سال های سال همسر فداکار موسی مندلسون بود. |
بنام خدا
و از همه بدتر خودمان را پشت چهارده هزار سال پیشینه تاریخی ایران و آخرین دین توحیدی جهان پنهان می کنیم و حاضر نیستیم بپذیریم که نه میهن دوست هستیم و نه دیندار و در نتیجه هیچ وقت شروع به تغییر و اصلاح نمی کنیم اما بومیان آدمخوار جزایر اقیانوس آرام تنها طی چند نسل توانستند خود را اصلاح کنند و به پیشرفت برسند چون پذیرفتند عقب هستند و ایراد دارند و باید اصلاح شوند.
بنام خدا
بنام خدا
لازم است گاهی از خانه بیرون بیایی و خوب فکر کنی ببینی باز هم میخواهی به آن خانه برگردی یا نه؟
لازم است گاهی از مسجد، کلیسا بیرون بیایی و ببینی پشت سر اعتقادت چه می بینی ترس یا حقیقت؟
لازم است گاهی از ساختمان اداره بیرون بیایی، فکر کنی که چهقدر شبیه آرزوهای نوجوانیت است؟
لازم است گاهی درختی، گلی را آب بدهی، حیوانی را نوازش کنی، غذا بدهی ببینی هنوز از طبیعت چیزی در وجودت هست یا نه؟
لازم است گاهی پای کامپیوترت نباشی، گوگل و ایمیل و فلان را بیخیال شوی، با خانواده ات دور هم بنشینید ، یا گوش به درد دل دوستت بدهی و ببینی زندگی فقط همین آهنپارهی برقی است یا نه؟
لازم است گاهی بخشی از حقوقت را بدهی به یک انسان نیازمند تا ببینی در تقسیم عشق در نهایت تو برنده ای یا بازنده؟
لازم است گاهی عیسی باشی، ایوب باشی، انسان باشی ببینی میشود یا نه؟
و سرانجام لازمست گاهی از خود بیرون آمده و از فاصله ای دورتر به خودت بنگری واز خود بپرسی که سالها سپری شد تا آن شوم که اکنون هستم آیا ارزشش را داشت؟