به نام خداوند مهر آفرین
سال 14094 اهورایی، 7037 میترایی، 3753 زرتشتی، 2573 کوروشی (شاهنشاهی) و 1394 خورشیدی

بنام خدا


«ژئوپارک قشم» چشم به راه رای كنفرانس ژاپن، برای ماندن در سياهه‌ی يونسكو



  سورنا لطفی نيا :

 

 همگام با برگزاری کنفرانس ژئوپارک های جهان در ژاپن که در ماه می ـ اردیبهشت ماه ـ ١٣٩١ برگزار می‌شود، به احتمال فراوان، دیدگاه کارشناسان یونسکو درباره‌ی ماندن یا نماندن ژئوپارک قشم در سیاهه‌ی ژئوپارک‌های جهانی یونسکو گفته می شود.
 
به گزارش میراث خبر؛ «نیما آذری»، مسوول بخش گردشگری ژئوپارک قشم گفت: «یونسکو پیش از این بابت کم کاری و پیش نرفتن برنامه‌ها در ژئوپارک، به ایران اخطار داده بود، آن‌ها گفته بودند در صورت كم كاری ایران در انجام كارهای گفته‌شده، ژئوپارک قشم از سیاهه‌ی ژئوپارک‌های جهانی یونسکو بیرون خواهد رفت اما در چند ماه گذشته، كارهای خوبی انجام شده که گمان می‌رود در مثبت شدن نگاه مسوولان یونسکو سودمند بوده است
ژئوپارک قشم در سال 2006میلادی در GGN، (GLOBAL GEOPARKS NETWORK )  یا شبکه ژئوپارک‌های جهانی یونسکو به ثبت رسید. از این تاریخ تا سال 2010میلادی با آن‌كه نیاز بود برنامه‌های مدیریتی و سخت افزاری ژئوپارک انجام شود، در پایان رویداد ویژه‌ای نیفتاد. در سال 2011میلادی مسوولان یونسکو پس از بازدید به ایران هشدار دادند که چنان‌چه تا پایان سال 2011 و آغاز 2012 میلادی کم کاری‌ها در ژئوپارک را جبران نکند، ژئوپارک قشم را از سیاه‌ی یونسکو بیرون می‌کنند. پس از این هشدار تیم تازه‌ای در ژئوپارک آغاز به كار کرد. این تیم تلاش کرد در کمترین زمان بتواند تا بازگشت دوباره‌ی مسوولان یونسکو، خواست‌های آنان را برآورده کند.
 
ژئوپارک از دید یونسکو جایی است با گستردگی کافى که مرزهاى آن به روشنی مشخص شده و چندین پدیده بارز زمین‌شناسى در آن جای گرفته باشد. این گستره باید بتواند در گسترش اقتصادى كشورهای پیرامون خود نقش سودمندی بازی کند. ژئوپارک ممکن است افزون بر پدیده‌هاى زمین‌شناسى از آثار تاریخى، بوم‌شناسى، باستان‌شناسى و میراث فرهنگى و طبیعى دیگر برخوردار باشد.
 
در قاره‌ی آسیا، ایران یکی از شش کشور دارای ژئوپارک (پس از چین، مالزی، کره، ژاپن و ویتنام) است.






تاريخ : یک شنبه 27 فروردين 1391برچسب:ژئوپارک,ژئو پارک,ژئو پارک قشم,,
ارسال توسط سورنا

یادت به خیر دائی جان ناپلئون

 

"DeleAria Group www.delearia.com"

 

کاش می شد که روزگار به هیچکسی بد نمی کرد

قلب آدما رو با تیرگی ها سنگ نمی کرد



ادامه مطلب...

ارسال توسط سورنا

بنام خدا


غذاهای گيلانی


فسنجان گيلانى - 
قيمه رشتى - 
گل در چمن - 
ماهى خاويار - 
ماهى گردبيج - 
ماهى افلاطونى - 
ميرزا قاسمى - 
مرغ كوكو - 
نازخاتون - 
مخلفات و مزه ها
اشپل وابيج - 
بادنجان بورانى - 
بادنجان ترشى - 
دلار - 
زيتون پرورده - 
سيرترشى - 
كاله كباب - 
هفتا بيجار - 

انار بيج - 
اشپل كوكو - 
بادنجان كباب - 
بادنجان مسما - 
باقلا كوكو - 
باقلا قاتق - 
پلا سر تره - 
پنير بوروشته - 
ترش آش - 
ترش تره - 
ترش شامى - 
جعفرى قرمه - 
چغرتمه - 
سبزى كوكو - 
شامى رشتى - 
شيرين تره - 
شيش انداز - 
غورآبه - 

توضيح بسيار بسيار مهم پزشک خانواده
طنز
به علت خوشمزه بودن غذاهای

گيلانی ريسک مبتلا شدن به بيماری پرخوری نيز در بين مصرف کنندگان آن بالا می باشد. لذا به عاشقان غذاهای گيلانی توصيه می شود حتما به توصيه های اينجانب دکتر که پزشک متخصص سايت شماليها توجه داشته باشند
  برای خواندن توصيه های

پزشک اينجا کليک کنيد.

  توضيحات لازم
 سبزيهاى معطر مثل خنش(خلواش) و شوشاق و همچنين ترش واش و ترشک از سبزيهاى ويژه شمال ايران میباشند و ممكن است تهيه آنها در همه جاى ايران ممكن نباشد. در غذاهايى كه از اين سبزيها استفاده میشود, میتوان از سبزيهاى ديگر مثل نعناع و گشنيز استفاده كرد.
 در شمال ايران رب انار بسيار ترش میباشد, زيرا اين رب از انارهاى وحشى جنگلهاى ساحلى كه ترش هستند تهيه میشود. در صورتيكه رب انار ترش در دسترس نباشد, در غذاهايى كه از آن بايد استفاده شود میتوان از آب نارنج استفاده كرد.
 براى تهيه ¨غذاهاى گيلانى¨ ازكتاب ¨هنر آشپزى در گيلان¨ نوشته زرى خاورى استفاده شده است.






ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

مرد سرتو بالا بگیر! از چی‌ خجالت میکشی؟
 
 
 

 

خجالت رو باید کسانی‌ بکشن که نان رو از سفره ی تو دزدیدند و حساب بانکیشون رو توی کشورهای دیگه پر کردن!

اونهایی که اقا زاده ها شون یه پاشون تو انگلیس و کشورهای خارجی و یه پاشون تو ایران...





تاريخ : یک شنبه 27 فروردين 1391برچسب:مرد,سرتو بالا بگیر,حساب,حساب بانکی,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


جالبه بدونید که نام باستانی جزیره ابوموسی ، بوماسا بوده است .

 


اسناد خليج‌فارس و جزاير سه‌گانه در بايگانی انگليسی ها

  پژوهشگری ايرانی كه از بريتانيا شكايت كرد و به بررسی اسناد بايگانی پرداخت

  خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی :
  

 در پی تکرار ادعاهای واهی مسوولان اماراتی درباره‌ی مالکیت جزایر سه‌گانه ایرانی، تارنمای خبر آن‌لاین، گفت‌وگویی با مجید تفرشی، پژوهشگر، منتشر كرده كه درباره‌ی شوندهای(:دلایل) تاریخی و اسناد ایرانی‌بودن  جزایر است. بخش‌هایی از این گفت‌و‌گو در زیر آمده است:

 
«کافه خبر»، اردیبهشت ماه سال گذشته میزبان مجید تفرشی، پژوهشگر ارشد ایرانی در بایگانی (آرشیو) ملی بریتانیا ‏بود. او با بیش از سه میلیون سند تاریخی در پیوند با ایران سر و کار دارد که ‏می‌تواند نوری به گوشه‌های ناپیدای روابط ایران و بریتانیا، حقوق و مالکیت‌های ‏قانونی ایران و بسیاری از ابعاد منافع ملی کشورمان در پیوند با قدرتی که سال‌های سال در خلیج فارس، فرمان می‌رانده، بیندازد. 

 


  پرسش: جزایر سه‌گانه ایرانی(تنب كوچك، تنب بزرگ و ابوموسا) به مساله‌ای سیاسی با تاریخ پر فراز و نشیب در درازای روابط ایران و کشورهای كرانه‌ی خلیج فارس تبدیل شده است. تاریخچه ‏این جزایر در اسناد بریتانیا چه مسایلی را آشکار می‌کند؟

 در کشورهای گوناگون عربی به‌ویژه ‏امارات، عربستان سعودی و حتا مصر و سوریه و عراق، به درباره‌ی نام خلیج فارس و مالکیت ادعایی امارات بر جزایر سه‌گانه گفت‌و‌گو می‌کنند. در ‏همه‌ی کتاب‌های درسی آن‌ها نام خلیج فارس به نام «خلیج عر...» آمده است.‏ بحث خلیج فارس و ادعاهایشان علیه ایران، برای کشورهای عربی بحثی منطقه‌ای و ‏نوعی گریزگاه برای پنهان کردن شکست‌ها و ناامیدی‌هایشان در شکست بر ‏سر مساله‌ی فلطسین و اسراییل و دیگر درگیری‌های جهانی است؛ در واقع نوعی برون‌افکنی ‏اعراب است. آن‌ها هم به ایران هیچ‌گاه به عنوان شریک یا دوست استراتژیک نگاه نکرده‌اند.‏
بگذارید مثالی بزنم. چند سال پیش در همایشی با حضور «جک استرا»، وزیر خارجه وقت ‏بریتانیا و سعودالفیصل، همتای سعودی او باشنده بودم. یک خبرنگار آمریکایی از وزیر ‏خارجه سعودی پرسید: «نظر شما درباره‌ی روابط عربستان و ایران و عربستان و ‏آمریکا در سنجش با هم چیست؟»

  سعود الفیصل: آدم‌ها برادر و همسایه‌هایشان را خودشان برنمی‌گزینند
  سعود الفیصل جمله‌ای گفت که به گمانم شاه‌کلید روابط اعراب با ایران است. ‏‏او گفت: «ایران برادر و همسایه‌ی امت عرب است و آمریکا دوست و متحد استراتژیک امت عرب ‏و البته آدم‌ها برادر و همسایه‌هایشان را خودشان برنمی‌گزینند و ناچارند با آن‌ها هم‌زیستی داشته باشند.»
  درباره‌ی جزایر سه‌گانه‌ی ایرانی باید توجه داشت که یکی از دشواری‌های مهم ایران در این ‏مساله آن است که سیاست واحد و هماهنگی در برخورد با مساله، در داخل ندارد؛ چه ‏در بعد پژوهشی و آکادمیک و چه در بعد تبلیغاتی و دیپلماسی عمومی.‏ من امسال از سه راه مختلف پیگیر برگزاری همایشی در آذرماه هستم به ‏مناسبت چهلمین سالگرد اعاده حاکمیت ایران بر جزایر سه‌گانه خلیج فارس که در ‏سی‌ام نوامبر 1971 میلادی رخ داد. (ولی برخی موارد) در میان مسوولان ایرانی در این‌باره ‏وجود دارد و پشتیبانی جدی برای کار  نیست. بیشتر پشتیبانی‌‌ها از کارهای نمایشی و ‏ظاهری است.‏

 


  حل چالش هسته‌ای زودتر ‏از موضوع جزایر سه‌گانه امكان‌پذیر است
 
به نظر می‌رسد جزایر سه‌گانه در چند سال كنونی دومین چالش بزرگ ‏منطقه‌ای و بین‌المللی ایران است. حتا گمان می‌کنم، حل چالش هسته‌ای زودتر ‏از موضوع جزایر سه‌گانه امکان‌پذیر باشد؛ چراکه مساله‌ی جزایر به کل کشورهای ‏عربی وصل است. کشورهای عربی در مساله‌ی هسته‌ای ایران سیاست آشکار ضد ایرانی ندارند ‏اما در مساله‌ی جزایر این گونه است.
سه رخداد مهم از اواخر نوامبر تا اوایل دسامبر سال 1971، در فاصله یک هفته، در ‏منطقه رخ داد. نخست، خروج کامل نیروهای نظامی بریتانیا از خلیج فارس، دوم، ورود ‏نیروهای ایرانی به جزایر سه‌گانه و سوم تاسیس دولت امارات.‏
 
  قولی كه دولت بریتانیا به شیخ‌نشین‌ها داد

 از پایان جنگ جهانی دوم در سال 1945، دولت بریتانیا به شیخ‌نشین‌های مستعمره ‏عرب خود در منطقه گفته بود که به آن‌ها استقلال ببخشد. از سال1968 هم ‏پارلمان بریتانیا تصویب می‌کند نیروهای بریتانیا از خلیج فارس خارج شوند و ‏مناطق تحت استعمار را به شیخ‌نشین‌ها واگذار کنند. در این فاصله تا 1971 سه شیخ‌نشین از دیگران، راه خود را جدا می‌کنند. کویت در سال 1961 و زودتر از بقیه ‏استقلال می‌یابد. بحرین هم با یک رفراندوم غیرواقعی [بر پایه‌ی قوانین هنوز بحرین، یکی از استان‌های ایران است] استقلال پیدا می‌کند؛ البته ‏در آن زمان، ایران در بحرین مانند جزایر سه‌گانه نیروی مستقر نداشت اما از ‏دعاوی خود بر سر حاکمیت بحرین در سال 1970 کوتاه آمد. 
 ٢ ماه پیش از ‏خروج نیروهای بریتانیا از خلیج فارس، حکام قطر اعلام می‌کنند نمی‌خواهند در ‏چارچوب فدراسیون امارات عربی متحده باشند. از سال 68 تا 71 گفت‌و‌گوهای ‏بسیار فشرده‌ای میان ایران و بریتانیا وجود داشته و امیال و خواسته‌های کشورهای ‏عربی هم از سوی بریتانیا به ایران اعلام می‌شد. کشورهای عربی منظور دولت در ‏آستانه‌ی تاسیس امارات بود که دو شیخ‌نشین آن،‌درباره‌ی جزایر ایرانی اختلاف‌نظر ‏داشتند. (راس الخیمه درباره جزایر تنب بزرگ و تنب کوچک و شارجه درباره ‏ابوموسا).


  حکومت پهلوی مطلقا حاضر به گفت‌وگو با اعراب نبود
 
اما حکومت پهلوی مطلقا حاضر به گفت‌وگو با اعراب نبود و در این‌باره منطق درستی ‏هم داشت؛ چراکه بر این باور بود آن‌ها هنوز دولتی تاسیس نکرده و رسمیتی ندارند که با ‏ایران به گفت‌و‌گو بنشینند. بر همین  پایه تنها با بریتانیا درباره جزایر،‌گفت‌و‌گو می‌شد. ‏شاه تنها در اواخر حکومت خود هیاتی از شارجه را برای گفت‌و‌گو به حضور پذیرفت که برخورد ‏با آن هم صرفا در حد معاون وزیر بود. جالب است که دو  تن در این هیات بودند؛ یک حقوقدان آمریکایی به نام «نورتکات ایلی» که عنوان مشاور حاکم شارجه را داشت و ‏دومی مهندس جوانی که از برای مذهب پدری و تبار مادری‌اش به عمد گزینش شده بود. ‏او مادری قجر و ایرانی داشت و پدرش شیعه‌ی عراقی بود. این فرد «حمید ضیاء ‏جعفر» نام دارد که هم اکنون صاحب کمپانی بزرگ و جنجالی «کرسنت» است که ‏سال‌هاست می‌خواهد گاز ایران را خریداری کند. او فردی بود که از سوی شیخ شارجه ‏به ایران آمد تا از راه گفت‌و‌گو مانع بازپس‌گیری جزایر و به‌ویژه شارجه از سوی ‏ایران شود. او در آن زمان تازه از دانشگاه کمبریج فارغ‌التحصیل شده و به امارات ‏آمده بود. ‏

 اردشیر زاهدی مانعی در برابر بریتانیا و مالكیتش بر جزایر
 
تا سال 1971 دگرگونی‌های بسیاری میان ایران و بریتانیا بر سر جزایر رخ می‌دهد و حتا دو ‏کشور تا مرز قطع روابط هم پیش می‌روند. وزیر خارجه وقت ایران یعنی اردشیر ‏زاهدی در این میان دگرگون می‌شود. به نظر سر ویلیام لوس، نماینده تام‌الاختیار لندن ‏در خلیج فارس، زاهدی مواضع بسیار سخت و غیر قابل انعطافی درباره‌ی مالکیت ‏ایران بر جزایر داشت و وجودش در دستگاه دیپلماسی ایران مانع پیشبرد ‏گفت‌و‌گوهای تهران و لندن بر سر جزایر بود.‏
  از قضا، ٢ تن از کسانی که قضاوت عمومی رخداد‌نگاران درباره‌ی آنان منفی است، بر ‏سر موضوع جزایر و مالکیت ایرانی آن، بسیار پایداری کرده‌اند. یکی عبدالحسین ‏تیمورتاش در زمان رضا شاه و دومی اردشیر زاهدی در زمان محمدرضا شاه. ‏

 پرسش: مگر موضوع جزایر سه‌گانه به دوره رضا شاه هم می‌رسید؟
 
بله موضوع جزایر دیرپاست. مساله تنها درباره‌ی جزایر سه‌گانه هم نبوده است. از آغاز سده‌ی نوزدهم، این سه جزیره و چند جزیره دیگر به‌گونه‌ی جدی مورد طمع بیگانگان بوده است. در سال 1903 در زمانی که دولت ‏مظفرالدین شاه در شرایط ناکارآمدی بود، نیروهای بریتانیایی، این ‏جزایر را اشغال می‌کنند و 68 سال این اشغال به درازا می‌انجامد.‏ نکته جالب این است که در این سال‌های اشغال هیچ یک از دولت‌های ‏ایرانی (‌از خوب تا بد، از مردمی تا غیر‌مردمی) زیر بار این تحمیل نرفتند که جزایر، ‏ایرانی نیست. تاکنون به هیچ سندی در بررسی‌های خود برخورد نکرده‌ام که دولت‌های ایرانی، پیش از اشغال جزایر، در این 68 سال و پس از آن، ادعای حاکمیت ‏عربی بر جزایر سه‌گانه را پذیرفته باشند.‏

 

 پرسش: بحث عربی بودن این جزایر از چه زمانی مطرح شد؟

 در سال 1903 به زور انگلیسی‌ها این جزایر از ایران گرفته شد. تا پیش از آن گاهی ‏دزدان دریایی به جزایر می‌آمدند یا بریتانیایی‌ها دخالت می‌کردند اما حاکمیت ‏جزایر بیشتر با ایران بود. از این سال به بعد زمانی که اقتدار بریتانیا در خلیج فارس ‏افزایش یافت، پرچم خود را در جزایر بالا بردند و جزایر را از آنِ خود دانستند.‏ نکته اینجاست که در بررسی اسناد انگلیسی متوجه شدم که مساله‌ی حضور بریتانیا در ‏جزایر خلیج فارس تنها درباره‌‌ی این سه جزیره نیست. چند جزیره دیگر در اختیار ‏ایران بود که بریتانیا به اشغال درآورد و پس از آن، ایران آن‌ها را بازپس گرفته ‏است. مانند جزیره‌ی فرور یا جزیره‌ی فارسی. اما از آنجا که دعوای جزایر سه‌گانه ‏همچنان ادامه یافته، این سه جزیره آوازه، یافته است. ‏

 اصرار انگلیسی‌ها بر خرید یا اجاره جزایر ایرانی
 
بیش از 2000 سند را اكنون به دست آورده‌ام که نشان می‌دهد در  دوره‌ی چهار ساله‌ی جنگ جهانی نخست، دولت بریتانیا اصرار بسیاری برای خرید یا اجاره ‏بلندمدت چند جزیره ایرانی از دولت ایران داشته و در این راستا از فشار سیاسی تا ‏اعمال نفوذ را به کار گرفته است. ولی با وجود شرایط سخت و مواضع ضعیف، هیچ ‏کدام از دولت‌های ایرانی آن زمان زیر بار این پیشنهادها نرفتند و با آن مخالفت ‏کردند.‏

 پرسش: پس به نظر می‌رسد جزایر سه گانه در میان ایران و اعراب به وجه‌المصالحه‌ای تبدیل شده که داستانش به دارازا کشیده است. نظر شما چیست؟
 
من بر این باورم اگر روزی مشکلات ایران و غرب و به‌ویژه ایران و آمریکا حل و فصل ‏شود، مساله جزایر سه‌گانه و حاکمیت ایرانی تثبیت و درگیری‌ها به خودی خود برطرف ‏می‌شود. اکنون مساله جزایر سه‌گانه به اهرم فشاری از سوی آمریکا بر ایران تبدیل ‏شده که نوعی گروکشی را یادآوری می‌کند. هر زمان روابط ایران و غرب تیره شده، ‏این موضوع هم بیشتر در صدر موضوعات روز قرار گرفته است. گویا اعراب در این ‏ماجرا بازیچه هستند.‏
  جالب است بدانیم که شیخ‌نشین شارجه به تنهایی چندان علاقه‌مند به طرح مسائل ‏جزایر به‌گونه‌ی مجزا از امارات نیست و فشارهای دیگر کشورهای عربی و شرکای ‏غربی، آنان را به ادامه طرح ادعاهایشان کشانده است. با این همه فشار دولت ‏امارات، قدرت‌های عربی و آمریکا در موضوع جزایر همچنان ادامه دارد. در هر حال ‏ممکن است از بعد سیاسی قدرت به نفع طرف مقابل باشد اما به لحاظ تاریخی و ‏حقوقی قدرت ایران بیشتر است.‏

 

 پرسش: اگر ممکن است درباره اسنادی که در سال‌های كنونی درباره‌ی مساله جزایر ‏سه‌گانه آزاد شده بگویید.‏
 
اسناد مربوط به موضوع بازگشت مالکیت جزایر سه‌گانه به ایران، برپایه‌ی قوانین ‏آرشیوی در بریتانیا، می‌بایست پس از یک دوره‌ی کامل ٣٠ ساله در پایان سال ‏‏2001 و یا آغاز 2002 میلادی آزاد می‌شد؛ اما اینچنین نشد. دلیلی که مسوولان دولتی ‏بریتانیا برای این امر ارائه کردند این بود که موضوع این اسناد هنوز به تاریخ نپیوسته ‏و انتشار اسناد ممکن است کفه‌ی ترازو را به سوی یکی از طرفین دعوا سنگین کند. 
  با پیشینه‌ی دور و دراز و همچنان جاری پشتیبانی لندن از ادعاهای امارات در این‌باره، ‏روشن بود که نگرانی بزرگان بریتانیایی از تقویت مواضع ایران بوده است.‏

  بر پایه‌ی قوانین بریتانیا شکایت کردم

 

 چندی پس از آن من بر پایه‌ی قوانین بریتانیا شکایت کردم و تاکنون كم‌كم توانسته‌ام  به 4000 برگ از مجموع 6000 هزار برگ سند تاریخی این موضوع دسترسی پیدا کنم. نکته اینجاست که این اسناد کاملا  تاییدكننده‌ی دیدگاه‌های ایران درباره‌ی ‏جزایر است و نشان می‌دهد که چه‌اندازه ادعای اعراب بی‌پایه است و تنها متکی به ‏زور و پشتیبانی بریتانیا بوده است.‏

  شیخ‌نشین‌ها می‌خواستند ‏با طرح ادعای مالکیت، پولی از ایران دریافت کنند

 یکی از مشکلات جدی اعراب در آن زمان فقر بالای شیخ‌نشین‌ها بود که می‌خواستند ‏با طرح ادعای مالکیت بر جزایر ایرانی، پولی از ایران دریافت کنند و از ادعای خود ‏بگذرند. در همان زمان هم شاه مبلغی حدود ١٠ میلیون دلار به شیوخ شارجه و راس‌الخیمه می‌دهد و حتا میان حاکمان این دو شیخ‌نشین برای دریافت پول بیشتر از ‏ایران دعوا بوده است؛ در واقع آن‌ها در آن زمان دنبال درآمد بودند و مالکیت، ارزشی ملی، حقوقی و ‏سیاسی چندانی برای آن‌ها نداشت. البته آن‌ها نگران آن بودند که با چشم پوشی از ‏جزایر سه‌گانه، مورد خشم تندروهای عربی در کشورهایشان قرار گیرند. حدود ٢ ‏ماه پس از آن که ایران جزایر را پس گرفت، در یک شب کودتا، شیخ خالدبن محمد ‏القاسمی، حاکم شارجه، کشته و روشن شد این نگرانی‌ها هم درست بوده است.‏


  پرسش: شما زودتر حل شدن موضوع هسته‌ای ایران را از مساله‌ی جزایر سه‌گانه ‏محتمل‌تر می‌دانید اما دگرگونی‌های جاری خاورمیانه ممکن است شرایط را تغییر ‏دهد. شما چه ارزیابی دارید؟
 
خیر، بعید می‌دانم؛ چرا که کشورهای عربی هر کدام با یکدیگر به‌ویژه در گستره‌ی ‏خلیج فارس با هم اختلاف‌نظرهای شدید مرزی دارند. مساله‌ی نام خلیج فارس و ‏جزایر سه‌گانه از اندك مواردی است که این کشورها را به هم نزدیک کرده و آن‌ها ‏تلاش دارند نشان دهند که با هم هم‌سو هستند.‏

  كاریكاتوری از شیخ‌های عرب در روزنامه انگلیسی
  به یاد دارم که نزدیک به ٣٠ سال پیش یک روزنامه‌ی انگلیسی‌زبان، کاریکاتوری را چاپ ‏کرده بود که در آن شیوخ عرب دست بر گردن همدیگر انداخته بودند اما در صحنه‌ی ‏پشت سر، آن‌ها هر کدام خنجری در دست دارند که بر پشت دیگری فرو می‌کنند.‏

 پرسش: یعنی شما گمان می‌کنید حتا دگرگونی حاکمیت دولت‌های عربی هم باز به اتحاد ‏آن‌ها بر سر رویارویی با ایران با اتکا به موضوع جزایر سه‌گانه و نام خلیج فارس آسیبی نمی‌زند؟
 
نمی‌توان با قاطعیت گفت که این اتحاد در شرایط دگرگون‌شده‌ی خاورمیانه هم ‏خواهد ماند. همه چیز بستگی به جنس پیوند این کشورها با آمریکا دارد. اکنون نوع ‏روابط مصر با آمریکا دگرگونن شده است. البته مصر دشمن آمریکا نمی‌شود اما مانند ‏گذشته دیگر متحد استراتژیک آمریکا نخواهد بود. در روابط با ایران هم همین‌‌گونه ‏است.‏

 ایران در زمینه‌ی دیپلماسی عمومی در کشورهای ‏عربی نیرومند رفتار نكرده
 
بر این باورم كه شوربختانه ایران در زمینه‌ی دیپلماسی عمومی و مردم‌محور در کشورهای ‏عربی  نیرومند رفتار نكرده است. بخشی از دید دولت‌های آینده‌ی عرب به ایران به كارهای ایران در منطقه بستگی دارد. دیپلماسی عمومی دیپلماسی‌ای نیست که تنها با ‏نمایش چند فیلم و برگزاری چند مسابقه‌ی فرهنگی و چند جشن ظاهری بتواند ‏به نتیجه برسد؛ بلکه یک کار فرهنگی ریشه‌دار و دراز مدت است که جنبه‌های گوناگون ‏دارد و نیازمند بهره‌گیری از کارشناسان تاریخی، اجتماعی و فرهنگی است.‏

 

 عرب‌ها در تلاشند تا ریشه‌های ایرانی را پاک كنند 
 
اکنون در بسیاری از کشورهای عربی منطقه تلاش‌های متمرکزی وجود دارد که ‏ریشه‌های ایرانی را در منطقه پاک کنند. برای نمونه، دولت قطر به یک ‏موسسه‌ی آمریکایی سفارش داده که کتابی با عنوان تاریخ معاصر قطر را منتشر کند. ‏خانواده شیخ قطر، تبار ایرانی و بحرینی دارند. در همه‌ی فهرست این کتاب 400 رویه‌‌ای که بنده خواندم حتا یک مورد از نام ایران دیده نمی‌شود؛ در صورتی که حتا تا 50 سال پیش دولتی به نام قطر نبود و  بیشتر ‏مراوده شیخ‌نشین‌ها تنها با ایران بوده است. این كارها برای دگرگونی هویت ‏منطقه‌ای و انزوا و یا امحای هویت و تاریخ حضور ایران در این منطقه انجام می‌شود.‏

  تاریخ شفاهی شیوخ منطقه باید گردآوری شود
 
یکی از کارهایی که در ایران کمتر انجام گرفته و خوب است به آن پرداخته شود گردآوری تاریخ شفاهی شیوخ موجود منطقه است که با ایران ارتباط داشته‌اند، مانند ‏خانواده‌ی گله‌داری در امارات. در این فرایند با ضبط خاطرات آن‌ها می‌توان ریشه‌های ‏ایرانی این شیوخ را اثبات کرد. اکنون بحرین 75 درصد شیعه دارد که این شمار بیشتر ‏ایرانی تبار هستند اما این هویت ایرانی آن‌ها در حال کم‌رنگ‌تر شدن است.‏‌

  پرسش: آیا یکی از كارهای کشورهای عربی در حذف هویت‌های ایرانی از ‏منطقه، اصرار بر نام ناراست و دروغین «خلیج عر...» است؟
 
دقیقا. در میانه‌ی دهه‌ی 60 میلادی، زمانی که برای نخستین‌بار، جمال عبدالناصر به‌گونه‌ی ‏جدی مساله‌ی خلیج عر... را مطرح کرد، بسیاری جدی نگرفتند و مسخره کردند. خود او ‏زمانی که بر سر کار آمد و خواست درباره‌ی انقلاب امت عرب سخن بگوید، با شعار «‏من الخلیج الفارسی الی المحیط الاطلسی» سخنرانی می‌کرد؛. حتا او هم از ‏واژه خلیج فارس بهره می‌برد اما كم‌كم با افزایش اختلاف‌نظر عبدالناصر و شاه ‏ایران و پذیرش دوفاکتوی اسراییل از سوی دولت وقت ایران، واژه‌ی خلیج عر... مورد ‏استفاده اعراب قرار گرفت.‏

 


  پرسش سفیر بریتانیا از اداره کل خاورمیانه درباره‌ی نام خلیج‌فارس

 در اسناد تازه آزاد شده از آرشیو وزارت خارجه بریتانیا مربوط به سال 1980 سندی ‏را پیدا کرده‌ام که نماینده بریتانیا در آمریکا از اداره کل خاورمیانه وزارت خارجه ‏کشورش دستورالعمل کار برای بهره‌گیری از نام خلیج فارس را می‌پرسد. این پرسش ١٠ سال پیش از آن هم عینا مطرح شده بود. در سال 1970 پاسخ داده شده که باید ‏تنها از عنوان خلیج فارس سود جسته شود و نام‌هایی مانند خلیج یا خلیج عر... از نظر ‏وزارت خارجه بریتانیا فاقد اعتبار رسمی، حقوقی و تاریخی است.

 در 1980 پاسخ این ‏است که «سیاست رسمی ما بهره‌گیری از نام خلیج فارس است و در نامه‌نگاری‌هایمان با ‏کشورهای عربی برای جلوگیری از خشم اعراب، از واژه‌ی خلیج، بهره می‌گیریم اما خلیج ‏عر... هرگز مورد استفاده نیست.»
در بررسی همین اسناد من دو پرانتز باز کرده‌ام و دو سند را آورده‌ام که نشان ‏می‌دهد ادعای لندن نادرست است و با وجود این تاکید، در مواردی به گونه‌ی ‏رسمی از عنوان خلیج عر... استفاده شده است.‏
  اکنون در سال 2011 میلادی شوربختانه بسیاری از دیپلمات‌ها و مقامات رسمی بریتانیا از واژه‌ی ‏خلیج عر... بهره می‌گیرند. بخشی از این مساله به دشمنی با ایران درپیوند است. ‏بخشی دیگر به دوستی راهبردی غرب با اعراب پیوند دارد اما بخش بزرگی از آن به ضعف ‏دیپلماسی عمومی ما به‌ویژه با اعراب بازمی‌گردد.‏

 پرسش: شاهدیم در زمان فعالیت جمهوری اسلامی ایران از 33 سال پیش تا‌کنون روند بهره‌گیری از واژه خلیج عر... شتاب یافته است. نظر شما چیست؟
 
بله بخشی از این مساله به مقابله با جمهوری اسلامی ایران برمی‌گردد. اتفاقا با ‏آمارهایی که گرفته‌ام روشن است هر زمان که رابطه ایران و غرب سرد می‌شود، ‏در رسانه‌های بریتانیایی بهره‌گیری از خلیج عر... بیشتر و برعکس هر زمان که رابطه ‏بهبود می‌یابد، بهره‌گیری از خلیج فارس بیشتر می‌شود.‏
به هر روی بخشی از مساله‌ی سمت‌گیری اعراب بر ضد ایران بر سر نام خلیج فارس در ‏پیش از انقلاب هم مطرح بوده؛ در واقع دولت بریتانیا همواره پشتیبان اعراب بوده ‏است و از زمان آغاز به کار نظام جمهوری اسلامی ایران این روند شتاب یافته است.‏

 پرسش: آیا در اسناد تاریخی نسبت به تفاوت دیدگاه ملت‌های عرب و دولت‌های ‏عربی بر سر منافع ملی ایران مستنداتی هست؟ در واقع می‌خواهم بدانم که ‏بحث تاکید ایران بر اسلام در طول عمر جمهوری اسلامی



تاريخ : یک شنبه 27 فروردين 1391برچسب:جزایر سه گانه,ابوموسا,بوماسا,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


 نخستين شماره از امرداد در سال ١٣٩١ خورشيدي چاپ شد



  خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی :

 نخستین شماره امرداد در سال ١٣٩١ خورشیدی چاپ شد. باز هم با دوستداران فرهنگ و تاریخ دیرپای ایران هستیم. در این شماره که دویست و هفتاد و چهارمین شماره‌ی امرداد، است، از انوشیروان دادگر نوشته‌ایم که به دستور او نخستین بنیاد نگارش و برگردان(تالیف و ترجمه) در جهان باستان، پایه‌ریزی شد و آغاز به کار کرد. در این نوشتار درباره‌ی کارهای انوشیروان دادگر و این‌که چرا مردم او را انوشیروان نامیدند، خواهید خواند.
 
«آی مردم، ایران را بیابان می‌کنیم!»،‌عنوان سخن نخست این شماره به خامه‌ی(:قلم) سردبیر امرداد است. ستون سرخط تازه‌ها و تازه‌های کوتاه، از آن ستون‌هایی است که به خوانندگان امرداد کمک می‌کند تا از شماری از رخدادهای فرهنگی، ادبی و هنری در گستره‌ی ایران، به کوتاهی باخبر شوند. این دو ستون، در رویه‌ی نخست و رویه‌ی دوم در هر شماره از امرداد، چشم‌به راه شما خوانندگان هستند.
  در دومین رویه، افزون‌بر تازه‌های کوتاه همچون همیشه، گزارش‌هایی نیز از میراث فرهنگی و یادمان‌های تاریخی ایران خواهید خواند. خبرهایی از ثبت جهانی کوه سبلان در سیاهه‌ی میراث جهانی تا آب‌گرفتگی پاسارگاد.
  سومین رویه‌ی ‌امرداد، با ناگفته‌هایی از زندگی شادروان دکتر محمود روح‌الامینی، میزبان شما خوانندگان است. این ناگفته‌ها را «چماه کوهبنانی»، خواهرزاده‌ی دکتر روح‌الامینی، برای امرداد، ‌فرستاده است تا خوانندگان بخوانند و بیش از پیش، این دکتر مردم‌شناس را بشناسند.
  «چشمه‌ی باورها»، «نوشیدنی‌های ایرانی»، «نامه‌ای از میان نامه‌های رسیده‌ی شما» و «تازه‌های گردشگری» عنوان‌های دیگری است که در رویه‌ی مردم، خواهید خواند
  رویه‌ی چهارم در این شماره ویژه‌ی آنانی است که با شاهنامه‌ی حکیم توس، روز و شب می‌گذرانند و برای یافتن  شکوه ایرانی خود، از هیچ فرصتی برای آموختن از شاهنامه،‌دریغ نمی‌کنند. در این رویه گفت‌و‌گوی امرداد با «منصور وفایی»،‌ استاد نقاشی قهوه‌خانه‌ای را خواهید خواند. «شهرسازی و معماری در شاهنامه» عنوان دیگری است که به ساختار شهرسازی در ایران، به گواهی(استناد) شاهنامه می‌پردازد.
  «به فرهنگ باشد روان تندرست»، کتابی است که در این شماره به شما شاهنامه‌دوستان، معرفی شده است. با کتاب‌شناخت‌های رویه‌ی شاهنامه می‌توانید، کتاب شاهنامه‌ای موردعلاقه‌تان را برگزینید.
  افزون‌بر همه‌ی این ها در این شماره، نوشتاری از یک استاد نامدار از کشور افغانستان خواهید خواند. دکتر محمدیونس طغیان ساکایی، با قلمی روان، خوانندگان این رویه را با تلاش‌های شاهنامه‌شناختی استادان افغانستان آشنا می‌سازد. او از سختی‌های کار استادان این سرزمین و عدم دسترسی‌هایشان به برخی منابع گفته و در پایان از «بذرهایی سخن رانده که در شوره‌زار افکنده‌اند
  پنجمین رویه از امرداد(رویه اندیشه) به شادباش جشن اردیبهشتگان که چند روز دیگر، فراخواهد رسید، نوشتاری درباره‌ی این جشن، چرایی برگزاری آن و همچنین درباره‌ی معنای «اردیبهشت» دارد به گمان بسیار از خواندنش، لذت خواهید برد.
  «خنیاگری در روزگار ساسانیان»، نوشتاری است که به خنیا و خنیاگری در این دوره‌ی باستانی پرداخته است. در این نوشتار به گواهی سنگ‌نوشته‌ها و نقش‌برجسته‌ها و روایت رخدادنگاران، ‌بخشی از هنر خنیای ایرانی،‌ به تصویر آمده است.
در رویه‌ی اندیشه، نوشتاری دیگر نیز چشم به راه شما خوانندگان است. این نوشتار به دو سروده‌ی نامور و پرکاربرد پرداخته است. «اشم‌وهو» و «یتااهو وییریو» دو سروده‌ای هستند که به آن‌ها پرداخته شده است. معناهای گوناگون و البته نزدیک به همی که ترزبانان(مترجمان) از این سروده‌ها کرده‌اند را می‌توانید بخوانید و با دیدگاه نویسنده‌ی این نوشتار درباره‌ی معنای این سروده‌ی کوتاه اما پرمغز، آشنا شوید.
  رویه‌ی تاریخ(ششمین رویه) همچون همیشه به کند و کاو تاریخ ایران پرداخته است. در این رویه از «جنگ‌های ایران و روم» نوشته‌ایم و به این پرداخته‌ایم که چرا مردمان باخترزمین(غربی‌ها) در آثار فرهنگی و سینمایی خود از پرداختن به آن بخش از تاریخ روم که نبردهای ایران و روم را نشان می‌دهند،‌ همواره درگذشته‌اند و از تصویر کردنش، می‌هراسند.
«اسکندر گجستک و ایران» و «رادیو ایران ٧١ساله شد»،‌ دو عنوان دیگری هستند که می‌توانید در این رویه بخوانید. چهارم اردیبهشت‌ماه برابر است با سال‌روز گشایش رادیو ایران.
  رویه‌ی هفتم(زرتشتیان)، همچون هر شماره، شما خوانندگان را با خبرها و گزارش‌هایی از هازمان زرتشتی، همراهی خواهد کرد
  در هشتمین رویه یا رویه‌ی پایانی، از رخدادهای تاریخی ایران در بخش «روزشمار تاریخ» خواهید خواند. «بریده کتاب» «گردشگری»، «خوب است بدانیم» «خرده‌گیری» و «سخن بزرگ»، بخش‌های کوتاه و خواندنی واپسین رویه‌ی امرداد هستند.






تاريخ : یک شنبه 27 فروردين 1391برچسب:خنیا,حنیاگر,خنیاگری,دوهفته نامه امرداد,,
ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


 

 
    در ميان رسانه‌ها
  كهن‌ترين نقش‌های ديواری در کوه خواجه‌



  سورنا لطفی نيا :

  «مجيد کلانوری» سرپرست پايگاه پژوهشی کوه خواجه، در شهرستان زابل گفت: «كهن‌ترين نقش‌های ديواری از روزگار اشکانی را در کوه خواجه می توان ديد. نقش‌ برجسته‌های گلی اين كوه كم مانند است و کوه خواجه تنها عارضه‌ طبيعی دشت سيستان است.»
 به گزارش ايسنا؛ وی افزود: «در حوزه‌ی باستان‌شناسی، هنر، معماری، استوره‌های ملی، آيين و باورهای ملی و تاريخی، کوه خواجه ارزش‌های ويژه‌ای دارد. »
 مجيد کلانوری يادآور شد: «نگهداری از برجای مانده‌های فرهنگی، نخستين چيزی است که نگهداری و پژوهش را در کنار هم می خواهد.»
 وی با بيان اين‌كه گوشه‌سازی در گنبد برای نخستين‌بار در ايران در کوه خواجه انجام گرفت، افزود: «يکی از رکوردهای جهانی در کوه خواجه، نقاشی های به‌دست آمده از مردمان پيش است و نقش‌برجسته‌ها در بهترين و سپندترين(:مقدس‌ترين) جای دژ که آتشکده بوده است، ساخته شده‌اند.»
 کلانوری افزود: «کمپ گردشگري کوه خواجه در پايين دژ کافرون ساخته شده و آماده بهره‌برداری است. اين کمپ نمازخانه، فروشگاه صنايع دستی و رستوران دارد و اقامتگاه خوبی برای استراحت و اسکان بازديدکنندگان است.»






تاريخ : شنبه 26 فروردين 1391برچسب:مجيد کلانوری,دژ کافرون,کافرون,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 


آزادی مصر

 

"اخموس" فرعون مصر( آماسیس دوم یا آمازیس دوم) در آخرین سال فرمانروایی اش دیوانه شده بود بعضی معتقدند آن سال فرعون مصر را خواب گزارانش اداره می کردند . به هر شکل او خواب دیده بود دختری با چشمانی به دو رنگ سیاه و سبز در بابل (میان رودان در عراق فعلی) که جزئی از فرمانروایی ایرانیان بود زندگی می کند و آن دختر می تواند او را از بیماری زجر آوری که به آن مبتلا شده بود نجات بخشد . یک گروه سی نفری از جاسوسان خویش را به ایران فرستاده تا آن دختر را یافته و با خود ببرند آنها هر چه کشتند پیدا نکردند اما چون از بازگشت آنهم با دست خالی می ترسیدند 10 دختر چشم سبز زیبا را پنهانی ربوده و به مصر بردند . فرعون دیوانه عصبانی شد و دستور داد آن سی نفر را غذای شیران کنند آن 10 دختر را به حرمسرای شلوغش فرستاد خبر به کمبوجیه پادشاه ایران زمین و فرزند کوروش هخامنشی رسید

 

رایزنان به پادشاه ایران زمین گفتند بگذارید نامه نگاری کنیم و بخواهیم اخموس دختران بابل را بازگرداند و کمبوجیه گفت این مردک دیوانه است چندین بار تا کنون به غرب ایران یورش آورده و به تعهدات همسایه گی اش پایبند نبوده و از همه مهمتر ما برای حفظ ناموس کشورمان مذاکره نمی کنیم . همان روز سپاه ایران به سوی مصر به حرکت در آمد لشکر ایران که از صحرای سینا گذشتند هیچ سپاهی در برابر خویش ندیدند اخموس و سپاهش به سرزمینهای دیگر گریخته بودند و پادشاه ایرانزمین پس از تسخیر ممفیس پایتخت مصر ، به کاخ آمازیس گام گذاشت . در آن زمان اخموس و فرزندش "پسامتیخ سوم" در جنوب مصر پنهان شده بودند و روایت هرودوت یاوه گو و مورخین مصری که می گویند : (کمبوجیه پس از ورود به کاخ ممفیس ، دستور داد جسد اخموس را از گور بیرون آوردند و نسبت به آن بی‌حرمتی کردند و چون جسد مومیائی شده بود و شکستن آن امکان نداشت، جسد او را سوزاندند!) دروغی بیش نیست آنها خصلت های باطنی خویش را به آزاد کننده بردگان مصر و رهایی دهنده مصریان از ستم روزافزون اخموس نسبت می دهند . و بقول ارد بزرگ اندیشمند فاخر ایرانی : پیشینه نویسان باختر ، شکست های خویش را پیروزی و نابکاری خویش را مردانگی نوشتند ، همانها دروغ پردازی و خوی جانورگونه خود را به ایرانیان نسبت داده اند .
یکی از نخستین اقدامات کمبوجیه هخامنشی پس از آزاد سازی مصر باز گرداندن آن 10 دختر به خانواده هایشان بود





تاريخ : شنبه 26 فروردين 1391برچسب:آخموس,اخوس,آماسیس,آمازیس,زجر,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


25 فروردين، سالروز ثبت «چشمه‌علی» شهر ری در سياهه‌ی آثار ملی ايران
  «چشمه‌علی» شهر ری هنوز می جوشد



  صديقه نوده فراهانی :

٢٥  فروردین سالروز ثبت «چشمه‌علی» شهر ری در سیاهه‌ی آثار ملی ایران است. گستره‌ای باستانی که دیرینگی‌اش به نزدیک  به ۸۰۰۰ سال پیش برمی‌گردد و یکی از کهن‌ترین گستره‌های باستانی، دیدنی و گردشگری شهرری به شمار می‌رود.
  این چشمه در همسایگی «گورستان ابن بابویه»، «برج طغرل»، «دژ رشکان» و در زیر باروی ری می‌جوشد. چشمه‌علی از میان صخره‌اى بزرگ خارج شده و به سوى جنوب و سپس جنوب خاوری(:شرقی) جاری است. نام باستانی این چشمه «سورینى» یا «سورنا» بوده است که گمان می‌رود به دودمانی بزرگ در دوره‌ی اشکانی و ساسانی برمی‌گردد و پس از آن به نام نخستین امام شیعیان، حضرت علی، به چشمه‌على نامور شد.
به باور کارشناسان، کنار این چشمه‌ی همیشگی بر بالای تپه‌، جای گردآمدن نخستین اجتماع‌های انسانی این دیار بوده است. نخستین نشانه‌های تمدن در چشمه‌علی، که دربردارنده‌ی تپه‌ی باستانی، برج و باروهای کهن ری و چشمه‌ی زیرزمینی است، مربوط به تولید سفالینه‌های سرخ رنگ با نقش‌های سیاه یا قهوه‌ای تیره و تصاویری که بر آن نقش شده است.

 تپه‌ی چشمه‌علی
 
در کنار چشمه، تپه‌ای است که در کاوش سال‌های ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۵ خورشیدی به سرپرستی «اریک اشمیت» که برای «موزه هنرهای زیبای بوستون و فیلادلفیا» در آمریکا انجام شد، از آن آثاری به دست آمده است‌. اشمیت بیش از ششصد ‌متر‌مربع از گستره‌ی چشمه‌على را در سه فصل پشت سر هم بین سالهاى ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۵ خورشیدی کاوش کرد. کهن‌ترین نشانه‌ها به ابتدای هزاره‌ی چهارم پیش از میلاد باز می‌گردد. دستاورد آن پژوهش‌ها، پیدا شدن سه دوره‌ی مهم فرهنگى، دربردارنده‌ی لایه‌ها و آثار دوره‌های ‌اسلامى، اشکانى و پیش از تاریخ بود. هزاران تکه از اشیایى که اشمیت در چشمه‌على پیدا کرده بود، اکنون در موزه‌ها و دانشگاههاى آمریکا و بخش کوچکى از آنها نیز در «موزه‌ی ایران ‌باستان» نگهدارى می‌شود. با درگذشت اریک اشمیت، مطالعات وى ناقص ماند و چون رمزهای شماره‌گذارى آثار به‌دست‌ آمده را تنها خود او می‌دانست، تاکنون کسى موفق به مطالعه‌ی آنها نشده و تنها چند گزارش خبرى در این‌باره از وى برجا‌مانده است. در ۱۳۷۷ خورشیدی، گروهی از سازمان میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری، دانشگاه تهران و دانشگاه ‌برادفورد، تپه‌‌ی چشمه‌على را با آرمان تاریخ‌گذارى لایه‌هاى باستانى آن کندند. ترانشه‌هایى در اندازه‌های ۲ متر در ۵ متر در خاور(:شرق) و باختر (:غرب) تپه زده شد و تا ژرفای ۱۰ مترى، آثار فرهنگى هزاره‌هاى ششم، پنجم و ابتدای چهارم پیش از میلاد مشخص شد. از نظر زمانى تپه‌ی کنونی چشمه‌على مربوط به دوره‌هاى فرهنگى «نوسنگى»، «کالکولتیک انتقالی» و «کالکولتیک کهن» است.
  در «دانشنامه‌ی جهان اسلام» آمده که ساکنان دروه‌ی نخست (نوسنگی) درگذشتگان خود را با ابزارهاى سنگى و سفالى و مهره‌هاى صدفى در کف خانه‌هایشان دفن می‌کردند. خانه‌ها با چندین اتاق و دیوارهاى خشتى است. وجود دوک نخ‌ریسى نشان‌دهنده‌ی اهلى شدن حیوانات و تولید پشم است و پیدا شدن تنورهاى پخت نان، کشت گندم را در این گستره ثابت می‌کند. بیشتر دانستنی‌های مربوط به گستره‌های باستانى چشمه‌على از سفالینه‌هاى پیدا شده به دست آمده است. این سفالها سیر تکامل سفالگرى و دگرگونی شیوه‌ی نقش‌ها در هر سه دوره را نشان می‌دهد. ساکنان دوره‌ی نخست، سفالهاى ساده‌ی نخودى رنگ با نقش‌های ابتدایى هندسى می‌ساختند و در کوره‌هاى باز می‌پختند. در دوره دوم (انتقالى کالکولتیک) دگرگونی‌های چشمگیرى در سفالگرى، روابط اجتماعى و اقتصادى و تجارت با گستره‌های دور‌دست ایجاد شد. با مخلوط گل و شن نرم سفالهاى ظریف بیشتر به رنگ قرمز تند ساخته شد، سپس با نقش‌های ترکیبىِ هندسى، گیاهى و حیوانى، سطح بیرونى ظرف آذین و با حرارت مناسب جلا داده شد و ظرافت ظرف به کمال رسید که در نوع خود در ایران بی‌مانند است. در این دوره نیز جسدها را در کف خانه‌ها دفن می‌کردند. استفاده از چرخِ کنْد سفالگرى، که تولید و فرستادن و تخصصِ ساخت سفال را بازگو می‌کند، و نیز روش فتیله‌اى ساخت سفال از ویژگیهاى سفالگرى دوره‌ی سوم بوده ‌است. در این دوره همچنین با نوآورى در شکل و نقش سفال، آبخوری‌هاى کوچک و خمره‌هاى بزرگ اندوخت غذا ساخته شده و سفالگران با حرکت آزادتر دست، در تولید آثار خود خلاقیت بیشترى به خرج داده‌اند. شیوه‌ی بیرون کشیدن مس از سنگ مس نیز در این دوره گسترش یافت شده بود.
گویا این گستره در هزاره‌ی سوم پیش از میلاد ناگهان خالی از سکنه شد و دوباره از هزاره‌ی دوم مسکونی و آباد شد.
  آثاری از روزگار پارت‌ها، ساسانی‌ها و اسلام تا روزگار تیموریان نیز در این جا به دست آمده است‌.
در  همان دانشنامه‌، به نقش برجسته‌ی یکى از شاهان ساسانى و کتیبه‌اى به خط پهلوى اشاره می‌شود که بر روى تکه سنگ بزرگ و صاف شده‌ی بالاى چشمه‌على کنده شده بوده ولی امروزه به شوند ناتمام ماندن و ویرانی کامل قابل شناسایى نیست. این نقش برجسته، مردى را که نیزه‌ی بلندى به گونه‌ی افقى در دست، کلاهى دایره‌ای شکل بر سر و چیزى شبیه گوى روى شانه‌هایش دارد، در حال تاختن با اسب نشان می‌دهد. این تصویر را به اختلاف به اردشیر نخست، شاپور نخست و بهرام‌گور نسبت می‌دهند.
  بر پایه‌ی گفته‌ها، مادر زرتشت نیز در این جا به دنیا آمده است‌.
  گفته می‌شود که آب چشمه از جاجرود و قیطریه فراهم می‌شود و پس از گذر از راه‌های زیرزمینی، از دل تپه می‌جوشد. پیش از این، فرش فروش‌ها و مردم تهران، قالی‌ها و قالیچه‌های خود را با این باور که در آب این چشمه ویژگی هست که فرش را خوب تمیز می‌کند، در آب چشمه‌علی می‌شستند.

 چشمه‌علی و تپه‌ی باستانی آن در تاریخ ٢٥ فروردین ١٣١٣ خورشیدی، به شماره‌ی ٢٠٢ در سیاهه‌ی آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

 






ارسال توسط سورنا

بنام خدا


٢٥  فروردين امسال در طالقان
  برپايي آيين باستانی «پنجه‌پيتک»



  سورنا لطفي نيا :
  آيين «پنجه‌پيتک» فردا از سوي هزاران‌تن از دوست‌داران آيين‌هاي سنتي در شهرستان طالقان استان البرز برگزار مي‌شود.
 به گزارش ميراث آريا «فربد فهيمی» سرپرست اداره ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگری شهرستان طالقان گفت: «با توجه به برنامه‌ريزي‌های انجام گرفته، اين آيين سنتی که بخشی از داشته‌های معنوی استان البرز به شمار مي‌آيد، با باشندگی راهنمايان بومی، براي گردشگران و دوستداران ميراث معنوی برگزار مي‌شود.»
 وی افزود: «مردم طالقان از ٢٠ تا 24 فروردين‌ماه، خود را براي برگزاری پنجه‌پيتک آماده می کنند و 25 فروردين را با بيرون رفتن از آبادی، پنجه مي‌گيرند.»
 فهيمی گفت: «مردم بايد پيش از بيرون رفتن از روستا، خانه‌ها و گذرها را پاک کنند. آن‌ها  با آوازخوانی و شادی کردن به گشت و گذار در طبيعت مي‌روند، چرا که بر اين باورند كه روز پيتک، هر گونه بگذرد، همه‌ی سال به همان روال خواهد گذشت.»
 فهيمی افزود: «پوشيدن لباس نو، پخت نان و خوراک بومی از ديگر برنامه‌های پنجه‌پيتک است که تلاش مي‌شود با شناساندن درست، گردشگران طالقان را با اين آيين بهتر آشنا کنيم.»
 سرپرست اداره ميراث فرهنگی، صنايع دستی و گردشگری شهرستان طالقان يادآور شد: «با گذشت 25 روز از نوروز، بومي‌ها 25 گونه‌ی خوراکی مي‌خورند چرا که بر اين باورند با خوردن آن‌ها، سلامت خود را تا پايان سال فراهم مي‌کنند.»






تاريخ : شنبه 26 فروردين 1391برچسب:پنجه پیتک,پیتک,پنجه,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


 آب‌گرفتگی در كاخ شهرياری كوروش بزرگ



  خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی :
 بنابر اعلام‌ها، نوروز امسال ديدار گردشگران از مجموعه‌ی جهانی پاسارگاد، افزايش داشته‌است. با اين حال آن‌هايی كه در اين روزهاي تعطيل به ديدار كاخ شهرياري كوروش بزرگ رفته‌بودند، از نابساماني‌ها، از سوت و كوری جايی كه ميراثي جهانی است و بايد سازمان ميراث، بيش از اين‌ها، آن را دريابد، گله داشتند.
 افزون‌بر همه‌ي اين‌ها، ‌امسال در روزهاي نوروز، كمتر كسي بود كه به پاسارگاد برود و از آب‌گرفتگي اين گستره‌ی باستانی شگفت‌زده نشود. بارندگی های امسال‏‏، فضايی آب‌گرفته از يادمان‌های اين كاخ، پيش چشم گردشگران گسترانده بود.
 اين آب‌گرفتگی، افزون‌بر اين كه نمايی ناخوشايند پديد آورده بود و گردشگران را دچار زحمت كرده بود، بي‌گمان، آسيب‌های فراوانی به اين گستره‌ی باستانی خواهد زد، به ويژه اين كه يادمان‌های اين كاخ از جنس سنگ هستند.
 آب باران و در پی آن، يخ‌زدگی سنگ و خورد شدن و ريزش يادمان‌ها، كم‌ترين آسيبی است كه اين آب‌گرفتگی مي‌تواند در پی داشته باشد.
 البته تخت‌جمشيد نيز از اين آب‌گرفتگی به دور نبود، رخدادی كه سال‌هاست گريبان اين دو يادمان را گرفته است.
 






فرتورها از سياوش آريا است.






ارسال توسط سورنا

بنام خدا


 

منشور کوروش





تاريخ : چهار شنبه 23 فروردين 1391برچسب:منشور کوروش,کوروش و یهود,کوروش و یهودیان,,
ارسال توسط سورنا
7

بنام خدا


آب انبار هفت باد گیری عصر آباد (همسایه حسن آباد و حسین آباد )

 

 در همسایگی حسن آبادما حسین آباد قرار دارد این دو آبادی از قدیم تاحالا باهم یار وهمکار وبرادرند وهیچ مشکلی باهم نداشته اند .عصر آباد هم در ضلع شرقی حسین آباد است .واما:

  در نزدیکی روستای متروک و تاریخی عصرآباد در یزد هفت بادگیر قد کشیده اطراف آب انبار، همانند دکل های کشتی غرق شده در حال دفن زیر ریگزارهای کویر هستند.

 عصر آباد روستایی متروک است که تا 60 سال پیش حدود 50 خانوار در آن زندگی می کردند اما با خشک شدن قنات محل زندگی خود را ترک کرده و دیگر به آنجا بازنگشتند.

 آب انبار هفت بادگیر موجود در این روستا مربوط به دوره قاجار است و در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۳۸۱ با شماره ثبت ۷۷۵۳ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

 اما از آنجایی که روستای عصرآباد و روستاهای اطراف آن همواره مورد حمله طوفان های شنی است اکنون این آب انبار با تمام هفت بادگیرش در حال غرق شدن در میان تلی از شن های روان است.

 هر چند که سازمان میراث فرهنگی یزد چند سال پیش آب انبار را مرمت کرد اما از آن همه رسیدگی اکنون دیوار نوشته های روی آب انبار را می توان دید و حفاران غیرمجاز را که حوالی این روستا خاک ها را زیر و رو تا شاید عتیقه ای بیابند.





ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

وقتی کارگزاران انوشیروان ساسانی در حال بنا کردن کاخ کسرا بودند به او اطلاع دادند که برای پیشبرد کار ناچارند برخی از خانه هایی که در نقشه بارگاه ساسانی قرار گرفته اند را نیز به قیمتی مناسب خریداری و سپس ویران کنند تا دیوار کاخ از آنجا بگذرد، اما در این میان پیرزنی هست که در خانه ای گلی و کوچک زندگی می کند و علیرغم آنکه حاضر شده ایم خانه اش را به صد برابر قیمت واقعی اش از او خریداری کنیم باز راضی نمی شود.چه باید کرد؟!!

انوشیروان گفت : از من نپرسید که چه باید کرد . خودتان بروید و بنا به رسم عدالت و روح جوانمردی با او رفتار کنید...

کسانی که از ویرانه های کاخ کسرا (ایوان مداین) بر لب دجله عراق دیدن کرده اند حتما دیوار اصلی کاخ را هم دیده اند که در نقطه ای خاص به شکل عجیبی کج شده و پس از طی کردن مسیری اندک باز در خطی راست به جلو رفته است...

این نقطه از دیوار همان جاییست که خانه پیرزن تنها بود و بنای کاخ را به احترام حقی که داشت کج ساختند تا خانه اش ویران نشود و تا روزی هم که زنده بود همسایه دیوار به دیوار پادشاه ماند.

از آن زمان هزاران سال گذشته است اما دیوار کج کاخ کسرا باقی مانده است تا نشانه روح جوانمردی مردم ایران و عدل پادشاهانشان در عهد ساسانی باشددیوار کج کاخ کسرا بر جای مانده است تا یادآور آن پیرزن تنها و نماد روح جوانمردی مردم ایرانی و نشانه عدل و عدالت انوشیروان باشد...

 

 

سخن روز : دوست داشتن کسانی که دوستمان می‌دارند کار بزرگی نیست، مهم آن است آنهایی را که ما را دوست ندارند، دوست بداریم





ارسال توسط سورنا

بنام خدا



  آتشكده فيروزآباد، گورستان شد
  کاخ اردشیر ساسانی، تاوان بدقولی های سازمان میراث را می دهد



  خبرنگار امرداد - میترا دهموبد :

 حریم درجه یک کاخ اردشیر در فیروزآباد استان فارس، گورستان درگذشتگان روستای «آتشکده» شده است. به گفته  ی سیاوش آریا از دوستداران میراث فرهنگی و هموند انجمن مهرگان، از آنجایی که سازمان میراث فرهنگی ، بدون پرداخت هزینه ای، زمین های کشاورزی پیرامون کاخ را برای ثبت حریم کاخ،  تملک کرده، چندسالی است که مردم روستای آتشکده در رویارویی با این کار سازمان میراث، مردگان خود را در حریم این یادمان هزاران ساله، به خاک می سپارند.
  سیاوش آریا گفت: «پس از گفت و گو با نگهبانان کاخ و شماری از اهالی روستای آتشکده که روستایی کوچک و سرسبز در کنار این کاخ است، فهمیدم که زمین های پیرامون کاخ اردشیر تا نزدیک به 15 سال پیش از آنٍ کشاورزان و روستاییان بوده و در آن کشاورزی می کرده اند که سازمان میراث فرهنگی آن ها را گرفته و پیرامونش یعنی گرداگرد حریم درجه یک کاخ، سیم خاردار کشیده است و البته به روستاییان پیمان همکاری داده و گفته که در برابر به آن ها زمین داده و یا پول زمین ها را پرداخت می کند.»
  به گفته ی اهالی، سازمان میراث پس از گذشت این همه سال هنوز  در ازای زمین ها، نه پولی پرداخت کرده و نه زمین معوضی داده است. از همین روی روستاییان، چندسالی است که در برابر بدقولی سازمان میراث، مردگانشان را در حریم کاخ، به خاک می سپارند تا دست کم هزینه ای برای گورها نپردازند.
  به گفته ی آريا، بنابر شواهد و گفته ی اهالی، سازمان میراث نیز با این کار روستاییان، مخالفتی نکرده است. سياوش آريا گفت: «یکی از اهالی روستا گفته؛ هنگامی که میراث فرهنگی به پیمان خود وفادار نبوده و بر بازمانده های نیاکانی ارزشی نمی گذارد از مردمان این روستا چه چشمداشتی دارید؟ »
  به هر روی این روزها هر گردشگری، حتا  از نوع ارزآورش، اگر به کاخ اردشیر بابکان، سردودمان سلسله ی ساسانی سری بزند، در چند قدمی این کاخ تاریخی، سنگ قبرهایی می بیند که هیچ گونه هم خوانی با فضا و مکان این جایگاه ندارد.
 در و دیوار این کاخ که در برخی نوشته ها به آتشکده فيروزآباد، نامور است چندگاهی است که همچون گردشگران تا چشم می گشایند، مرگ را به چشم می بینند و مویه ها را به نظاره نشسته اند.

 






فرتورها از سياوش آريا است.






تاريخ : چهار شنبه 23 فروردين 1391برچسب:سیاوش آریا,کاخ اردشیر,حریم کاخ,حریم,آتشکده فیروز آباد,,
ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

 

یک روز یه ترکه



در روزگاری که بهانه های بسیار برای گریستن داریم  

شرم خندیدن، به  مضحکه هم میهنان مان را بر خود نپسندیم.  

کار سختی نیست نشنیدن، نخواندن و نگفتن لطیفه های توهین آمیز...

با اراده جمعی این عادت زشت را به ضدارزش تبدیل کنیم.

رخشان بنی اعتماد

 

  آنقدر این مطلب را

 بخوانیم تا عادتهای قجری در خندیدن به

 هموطن( آنكه در دیده ما جا دارد ) در ما بمیرد

 و با هم یكی  باشیم

مثل همیشه،

 مثل زمانهای سختی و مثل زمانهای جشن و افتخار



یک روز یه ترکه


نامش ستارخان بود، شاید هم باقرخان.. ؛

خیلی شجاع بود، خیلی نترس.. ؛

یکه و تنها از پس ارتش حکومت مرکزی براومد، جونش رو گذاشت کف دستش و سرباز راه مشروطیت و آزادی شد، فداکاری کرد، برای ایران، برای من و تو، برای اینکه ما تو این مملکت آزاد زندگی کنیم

 
   یه روز یه رشتیه..

 
نامش میرزا کوچک خان بود، میرزا کوچک خان جنگلی؛

برای مهار کردن گاو وحشی قدرت مطلق شاه تلاش کرد، برای اینکه کسی تو این مملکت ادعای خدایی نکنه؛

اونقدر جنگید تا جونش رو فدای سرزمینش کرد

 

 یه روز یه لره...


نامش کریم خان زند بود، بنیانگذار سلسله زندیه؛

ساده زیست، نیک سیرت و عدالت پرور بود و تا ممکن می شد از شدت عمل احتراز می کرد

 
 
 یه روز یه قزوینی یه...

 
به نام علامه دهخدا ؛

از لحاظ اخلاقی بسیار منحصر بفرد بود و دیوان پارسی بسیار خوبی برای ما بر جا نهاد

 
یه روز ما همه با هم بودیم...، ترک و  رشتی و  لر  و  اصفهانی


تا اینکه یه عده رمز دوستی ما رو پیدا کردند و قفل دوستی ما رو شکستند... ؛

 حالا دیگه ما برای هم جوک می سازیم، به همدیگه می خندیم!!! و اینجوری شادیم

این از فرهنگ ایرانی به دور است. آخه این نسل جدید نسل قابل اطمینان و متفاوتی هستند

پس با همدیگه بخندیم نه به همدیگه
 





ارسال توسط سورنا

 

عکسی که از طرف ناشنال جئوگرافيک برنده ی جايزه ی سال 2009 شد

          اين عکس نمايانگر اوج سادگی، بازگشت به طبيعت، فرو رفتن در خلسه و تفکر، و...


ادامه مطلب...

تاريخ : شنبه 19 فروردين 1391برچسب:الخلیج العربی,خلیج عربی,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


ثبت جهانی سومین قله بلند ایران

ثبت جهانی سومین قله بلند ایران



  رئیس شورای ثبت آثار تاریخی و فرهنگی آذربایجان شرقی در فهرست آثار ملی گفت: پرونده کوه سبلان، سومین قله بلند ایران، برای ثبت در فهرست آثار جهانی یونسکو در حال تکمیل و آماده شدن است.



به گزارش فارس، تراب محمدی صبح امروز در جمع خبرنگاران افزود: با انجام اقدامات مطالعاتی و پژوهشی این اثر طبیعی، پرونده کوه سبلان تا نیمه اول سال 91 آماده می‌شود.

وی با بیان اینکه سبلان
کوه آتشفشانی غیرفعال است، تاکید کرد: این کوه که در شمال‌شرقی استان و در ۲۵ کیلومتری جنوب‌شرقی مشگین‌شهر واقع شده است، بعد از دماوند و علم‌کوه سومین قله بلند ایران است.

وی با بیان اینکه سبلان پیش از این به‌عنوان یک اثر بی‌بدیل طبیعی در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده، گفت: ارتفاع قله این کوه  که به خاطر آبگرم‌های طبیعی‌اش شهرت جهانی دارد، 4 هزار و 811 متر بوده و در بالای قله آن دریاچه کوچکی قرار دارد.

محمدی با اشاره به ویژگی‌های سبلان، این کوه را دارای سه قله معروف سلطان، هرم و کسری عنوان کرد و افزود: این کوه عظیم ۶۰ کیلومتر طول و ۴۵ کیلومتر پهنا داشته و سطحی که به وسیله آن در زمین قرار گرفته نزدیک به 6هزار کیلومترمربع است.

مدیرکل میراث فرهنگی،
صنایع دستی و گردشگری استان تصریح کرد: در جبهه غربی کوه سبلان قله سلطان و در کنار جان پناه، سنگی به شکل عقاب قراردارد که در طول زمان به نماد این کوه تبدیل شده است.

محمدی با بیان اینکه این قطعه سنگ به‌عنوان اعجاز طبیعت به شکل عقابی است که نشسته و سر را به جانب شرق چرخانده، گفت: سبلان علاوه بر این سنگ شگفت‌انگیز به دلیل وجود آبگرم‌های طبیعی دامنه کوه، طبیعت تابستانی زیبا و پیست اسکی معروف الوارس مورد توجه گردشگران است.

وی با تاکید بر اینکه پرونده این اثر با همکاری استان اردبیل در حال آماده شدن است، یادآور شد: قله سبلان به شماره ۱۹۴۹۶/۱۲ در فهرست آثار طبیعی کشور به ثبت رسیده است که ثبت جهانی آن می‌تواند جاذبه‌های طبیعی ایران را به جهانیان نشان دهد.





ارسال توسط سورنا


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


در اسفند سال 46 دانشجویان تاریخ به عنوان سفر علمی به عراق رفتند و من نیز ابتدا عازم بودم اما در آخرین لحظات ناگهان قسمت نشد. چون نوروز را در سفر بودند و آنجا جشن می گرفتند این نوشته را به در خواست همکارات گرامی بر سر راه نوشتم تا در آن اجتماع بخوانند و اینک به یاد آن حادثه سخن تازه از نوروز گفتن دشوار است. نوروز یک جشن ملی است، جشن ملی را همه می شناسند که چیست. نوروز هر ساله برپا می شود و هر ساله از آن سخن می رود. بسیار گفته اند و بسیار شنیده اید پس به تکرار نیازی نیست؟!



ادامه مطلب...

تاريخ : پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:نوروز باستانی,دکتر علی شریعتی,علی شریعتی,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


 

 

حتما چند وقت پیش تو جريان جنايت و تجاوز گروهي به زنان يک خانواده رو تو خمينی شهر شنيديد، عکس پايين همون جنايتکاران
اما من خواستم يه جور ديگه به اين مسئله نگاه کنم و اون اينکه همونجور که تو اين عکس می بينيد نام تمامی اين جنايتکارها يا نام امامه و يا اينکه نام عربی
تازه میان اونا سيد هم هست
مورد توجه سريال سازهای تلويزيون ايران که تمام قاچاقچی ها و جنايتکارها يا آرش، يا اشکان، يا پژمان، يا 1000 تا نام اصيل ايرانی ديگه هستن
 

barijehgroup@yahoo.com





تاريخ : چهار شنبه 16 فروردين 1391برچسب:خمین,خمینی,خمینی شهر,سید,سیدان,سیدها,پژمان,آرش,اشکان,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

 فلسفه تخته نرد

 هیچ میدانید تخته نرد چگونه و توسط چه کسی ابداع شد و چه فلسفه زیبا و عبرت آموزی در پس آن نهان است؟ تخته نرد توسط بزرگمهر ابداع شد و اما داستان پیدایشش: 
 

 در زمان پادشاهی انوشیروان خسرو پسر قباد، پادشاه هند «دیورسام بزرگ» برای سنجش خرد و دانایی ایرانیان و اثبات برتری خود شطرنجی را که مهره های آن از زمرد و یاقوت سرخ بود، به همراه هدایایی نفیس به دربار ایران فرستاد و «تخت ریتوس» دانا را نیز گماردهء انجام این کار ساخت. او در نامه‌ای به پادشاه ایران نوشت: «از آنجا که شما شاهنشاه ما هستید، دانایان شما نیز باید از دانایان ما برتر باشند.. پس یا روش و شیوهء آنچه را که به نزد شما فرستاده‌ایم (شطرنج) بازگویید و یا پس از این ساو و باج برای ما بفرستید». شاه ایران پس از خواندن نامه چهل روز زمان خواست و هیچ یک از دانایان در این چند روز چاره و روش آن را نیافت، تا اینکه روز چهلم بزرگمهر كه جوانترین وزیر انوشیروان بود به پا خاست و گفت: «این شطرنج را چون میدان جنگ ساخته‌اند كه دو طرف با مهره های خود با هم می‌جنگند و هر كدام خرد و دوراندیشی بیشتری داشته باشد، پیروز می‌شود.» و رازهای کامل بازی شطرنج و روش چیدن مهره ها را گفت.

 شاهنشاه سه بار بر او درود فرستاد و دوازده هزار سکه به او پاداش داد. پس از آن «تخت ریتوس» با بزرگمهر به بازی پرداخت. بزرگمهر سه بار بر تخت ریتوس پیروز شد. روز بعد بزرگمهر تخت ریتوس را به نزد خود خواند و وسیلهء بازی دیگری را نشان داد و گفت: اگر شما این را پاسخ دادید ما باجگزار شما می شویم و اگر نتوانستید باید باجگزار ما باشید.» دیورسام چهل روز زمان خواست، اما هیچ یک از دانایان آن سرزمین نتوانستند «وین اردشیر» را چاره گشایی کنند و به این ترتیب شاه هندوستان پذیرفت كه باجگزار ایران باشد.

 

 تخته نرد : کره زمین 30

مهره : نشان گر 30 شبانه روز یک ماه

  24 خانه : نشانگر 24ساعت شبانه روز  4

قسمت زمین : 4 فصل سال

5 دست بازی: 5 وقت یک شبانه روز

رنگ سیاه و سپید : شب و روز

هر طرف زمین 12خانه دارد : 12 ماه سال

زمین بازی : اسمان

تاس: ستاره بخت و اقبال

گردش تاس ها : گردش ایام

مهره ها: انسان ها

گردش مهره در زمین: حرکت انسان ها (زندگی )

برداشتن مهره در پایان هر بازی : مرگ انسان ها

 

اعداد تاس :

1 : یکتایی و خداپرستی

2 : اسمان و زمین

3 : پندار نیک ؛ گفتار نیک ، کردار نیک

4 : شمال ، جنوب، شرق، غرب

5: خورشید ؛ ماه ، ستاره ، آتش ، رعد

6 : شش روز آفرینش





تاريخ : چهار شنبه 16 فروردين 1391برچسب:آتش,رعد,تاس,تخته نرد,نرد,تخت,تخته,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

چندی پیش مرتضی حاجی بابایی وزیر آموزش و پرورش در پاسخ به پرسش یكی از خبرنگاران درباره فیلم تنبیه بدنی دانش آموزان پاسخ داد: تنبیه بدنی و فیلمی كه پخش شده است دروغین و مشكوک بوده و فضا و جو مناسب در آموزش و پرورش، آمریكا و اسرائیل را وادار كرده است كه بروند و فیلم دروغین بسازند. وی همچنین از همه فرهنگیان بابت فیلم مشكوک و ساختگی!!! تنبیه دانش آموزان كه در شبكه های ماهواره ای و اینترنتی پخش شده است پوزش خواست!

 

با سپاس از افشاگری وزیر محترم چند نکنه به ذهنم رسید که مطرح می کنم:

 1-وزیر عزیز لطف کرده و نقش عوامل و مهره های سازنده این فیلم  - چه اون آموزگار روانی و چه اون دو کودک مظلوم که بر مبنای صحبت های آقای وزیر احتمالاً بدلکار بوده اند!- رو به سمع و نظر ملت برسونند.آیا هر سه عوامل و بازیگران این فیلم امریکایی بوده اند یا اینکه هر سه اسراییلی و یا نه مثلاً یکیشون امریکایی بوده و دوتاشون اسراییلی و یا برعکس؟ مخصوصاً اون دو کودک که اینقدر طبیعی بازی کردند که آدم فکر می کنه واقعاً ترسیدن و دارن گریه می کنند! همچنین مرحمت کرده و از نقش لابی های صهیونیستی و اون هالیوود بی ناموس در پشت صحنه این تهاجم آشکار فرهنگی  پرده بردارند!

 2-هوای تهران به شدت گرمه، خودروی ... هفته پیش تصادف شدیدی کرد، شیر حمام خونه ما ازش آب میچکه و پیراهن سفید بنده پس از شستشو توسط ماشین محترم لباس شویی به رنگ صورتی در اومده.با توجه به اینکه در میان تمامی حوادث بالا ردپای امریکا و صهیونیست به چشم میخوره از جناب وزیر خواهشمندیم در این زمینه نیز افشاگری بفرمایند و ملت ایران را آگاه بنمایند.

 3-اینجانب ....ا به نمایندگی از خودم و خانم رشیدی(آموزگار کلاس سوم ابتدایی)-آقای مومنی(آموزگار حرفه و فن دوم راهنمایی)-آقای حسنی(آموزگار علوم سوم راهنمایی) و دیگر آموزگاران گرامی که طی دوران تحصیل از دستشان کتک خورده ام از تمامی ملت شریف ایران  و همه فرهنگیان پوزش می خواهم.به هر حال جوون بودیم ،امریکا و اسراییل گولمون زدن و بنده با کتک خوردن و اون عزیزان با کتک زدن نقش پیاده نظام رو بازی کردیم و همین جا اعلام می کنم که همگی ما به شدت پشیمان هستیم.خدایا ببخش!

 4-وزیر محترم لطف نموده و تلقی و استنباط خودشان را از معنی عبارت « فضا و جو مناسب » به ما اعلام نمایند!

 
5-بنده دو روز است دجار اسهال شدیدی شده ام به طوریکه شکم محترم به هیچ کدوم از داروهای «بند آور معده!»:جواب نمیده.با توجه به اینکه تا دو روز پیش در دستگاه گوارش بنده فضا و جو مناسبی برقرار بوده آیا وزیر محترم گمان نمی کنند این فضای مناسب امریکا و اسراییل را وادار کرده باشد که بروند و مرا به اسهال بیندازند؟!؟!

6-با توجه به رویه عادی و امروزی اتفاقات بد در جامعه این که در فیلم پخش شده هیچ اثری از تجاوز به چشم نمی خوره کمی عجیب می باشد! و همین امر شک ما را دو چندان می کند که تهیه و ساخت این فیلم به دست هم میهنان غیور انجام نشده.نــــــــــه غلام؟
 
7-نظر وزیر محترم درباره کلمه «ماله»چیست؟درباره «ماله کشی» چطور؟ضمناً بفرمایند آیا ایشان به مقوله «روح» اعتقاد دارند یا خیر؟!

  
در پایان از دوستان گرامی می پرسم:

به نظر شما اگر مشابه این اتفاق در یک کشور دیگه مثل کانادا می افتاد واکنش وزیر آموزش آنها چه بود؟





تاريخ : چهار شنبه 16 فروردين 1391برچسب:افشا,افشاگری,مرحمت,حرفه و فن,غیور,خدعه,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

زیارتگاه جد پیامبر(ص) در زنجان

حضرت قیدار (ع) را فرزند حضرت اسماعیل(ع) و نیای سیام حضرت محمد مصطفی (ص)، پیامبر اسلام دانستهاند. در کتاب منتهاج البراعه تالیف میرزا حبیب الله هاشمی خویی و کتاب جلا العیون تالیف محمد باقر مجلسی نیز به همین منوال شجره قیدار نبی را به ابراهیم و آدم نسبت داده اند.
در تاریخ یعقوبی آمده است : حضرت اسماعیل دوازده پسر داشت که بزرگترین آنان حضرت قیدار (ع) بود . پس از وفات حضرت اسماعیل در ۱۳۰ سالگی و دفن او در حجر ، حضرت قیدار (ع) جانشین پدر می شود و مردم را به توحید دعوت می کند .



تاريخ : چهار شنبه 16 فروردين 1391برچسب:سیام,قیدار,قیدار نبی,خویی,حضرت قیدار,حضرت اسماعیل,,
ارسال توسط سورنا

 

فکر می کنید در ایران باستان چند تا جشن داشتیم و الان چند تا شون رو جشن می گیریم؟

اصلا چند تا شون رو می شناسیم؟

در هر ماه دستکم یک جشن و میانگین بیش از دو جشن بوده.عزاداری هم نداشتیم

ما انسانهای شادی بودیم...



ادامه مطلب...

تاريخ : چهار شنبه 16 فروردين 1391برچسب:فریبا اسدپور,اسدپور,فریبا,گودال,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

 

 

  آیا ما اصلا گردشگری ادبی داریم؟

  گردشگری - هفته نامه سیاحت تجارت نوشت:

 در لندن گردشگران می‌توانند از خانه چارلز دیکنز دیدار کنند، خانه‌ای را ببینند که بنیامین جانسون در آن اولین لغت‌نامه جامع انگلیسی را نوشت و در مکان‌هایی گام بردارند که لوکیشن داستان‌های پلیسی شرلوک هلمز به شمار می‌آید. استنفورد، کعبه مشتاقان ادبیات است و مهم‌ترین ویژگی‌اش این است که محل تولد شکسپیر است.

 ادینبورگ شهر نویسندگان مشهوری است که خلق کاراکتر‌های شرلوک هلمز و هری‌پاتر بوده‌اند. گردشگران می‌توانند در بخش قدیمی قرون وسطایی ادینبورگ قدم بزنند و کاراکتر‌های تاریخی - داستانی را در ذهنشان مجسم کنند. این شهر، یاد‌آور نویسندگان بزرگی همچون والتر اسکات و روبرت لوئیس استیونسون است.

 کنکورد در ایالت ماساچوست، مقصد بعدی است، چراکه «لوئیزا می‌ آلکوت» کتاب زنان کوچک خودش را در این شهر نوشت و همچنین به عنوان محل آرامش رالف والدو امرسون و ناتانیل هاوتورن قلمداد می‌شود.
 پاریس، مکان شاعرانه‌ای است که داستان سرایی ویکتور هوگو، ولتر، الکساندر دوماس، ارنست همینگوی و اسکات فیتز جرالد را در خاطره‌ها زنده می‌کند و گردشگران دوست دارند همان جایی گام بردارند که همینگوی گام برمی‌داشت.

 رم، گردشگرانی را به سوی خویش فرامی‌خواند که ویرژیل و اثر باشکوهش «انه ائید» را خوب می‌شناسند و در نهایت گردشگران خود را به سن پترزبورگ می‌رسانند تا در فضایی تنفس کنند که داستایوفسکی و چخوف و تولستوی و پوشکین را در خاطرشان زنده می‌کند.

 البته که ایران ما در این فهرست جایی ندارد، اما پرسش این است که آیا ما گردشگری ادبی داریم، یا خیر؟

 اگر از زاویه گردشگری و به عنوان یک صنعت به آن بنگریم، موضوع مورد بحث‌ ما، کمی متفاوت خواهد بود. به‌طور مثال در خواهیم یافت که هرگز زحمت ساخت موزه‌ای به نام ادبیات را به جان خریده‌ایم تا این دستاورد گران‌مایه پیشینیان خود را به گردشگران داخلی و خارجی معرفی کنیم.

 از خود ما ایرانیان، واقعاً چند نفر می‌دانند که سعدی و خیام و نیما و در ملک و باغ شخصی خود به خاک سپرده شده‌اند و احتمالاً همان جایی که اکنون دفن شده‌اند، نشسته‌اند و شعر‌هایشان را سروده‌اند.

 بسیاری از ایتالیایی‌ها و برخی از اروپاییان وقتی به ایران سفر می‌کنند، تلاش می‌کنند مسیر سفر مارکوپولو را بپیمایند، ولی در ایران ما، کسی اصلاً نمی‌داند که ناصر خسرو در مسیر سفر خود از چه مکان‌هایی گذر کرده و سفر‌نامه گران‌بهای خود را چند سده پیش از مارکوپولو نوشته است.

 ما ایرانیان از منزل گاه‌های ابن‌سینا و مولانا خبر نداریم و نمی‌دانیم که سعدی به کدام شهر‌های ایران سفر کرده است. بسیاری از ما، از نشانی خانه‌ای که شاعران و نویسندگان معاصر‌مان در آن زندگی کرده‌اند و آثار خود را پدید آورده‌اند اطلاعاتی نداریم.
 
 گردشگری، هزاران چهره دارد و ما هنوز اندر خم چهره زخم آلود بنا‌ها و طبیعت ایران هستیم. به نظر می‌رسد امروزه گردشگری به موضوعات دیگری نظر دارد. گردشگران امروز کنجکاوند و ما باید برای ارضای کنجکاوی‌شان، اندیشه‌های جدیدی داشته باشیم و طراحی نو دراندازیم.





تاريخ : چهار شنبه 16 فروردين 1391برچسب:گردشگری ادبی,ادبی,کنجکاو,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


از پلکان حرام که نمی‌شود به بام سعادت حلال رسید ::..

 

 

 
 طلبه جوان هر روز می‌رفت دبیرستانها درس انگلیسی می‌داد. پولش هم می‌شد مایه گذران زندگی. می‌گفت اینطوری استقلالم بیشتره، نواقص حوزه رو بهتر می‌فهمم و با شجاعت بیشتری می‌تونم نقد کنم. بهشتی تا پایان هم با حقوق بازنشستگی آموزش و پرورش زندگی می‌کرد.

 

***

 

  از بهشتی پرسید؛ روحانی هم می‌تونه تو شورای شهر بره؟ گفت: روحانی همه جا می‌تونه بره به شرط اینکه دانش اون رو داشته باشد نه اینکه تکیه‌اش به علوم حوزوی باشه.

 

 گفت: صرف روحانی بودن به فرد صلاحیت ورود به هر کاری رو نمی‌ده.

 

***

 

صبح بود، یه اتوبوس آدم پیاده شدند جلوی خونه بهشتی. یه نگاهی و براندازی کردند و دوباره سوار شدند و رفتند. نگو دعوا شده بود، یکی گفته بود خونه بهشتی کاخه. یکی دیگه گفته بودند هشت طبقه است. راننده بهشتی‌شناس بود. همه رو آورده بود دم خونه گفته بود حالا ببینید و قضاوت کنید.

 

***

 

بنی‌صدر که فرار کرد زنش رو گرفتند. زنگ زد که زن بنی‌صدر تخلفی نکرده باید زود آزاد بشه. آزادش نکردند. گفت با اختیارات خودم آزادش می‌کنم. بهشتی می‌گفت: هر یک ثانیه که در زندان باشه گناهش گردن جمهوری اسلامیه.

 

***

 

به جمع رو کرد و گفت: قدرت اجرایی و مدیریتی رجوی به درد نخست‌وزیری می‌خوره. حیف که التقاط و نفاق داره، اگر نداشت مناسب بود.

 

تو بدترین حالت هم، انگشت می‌گذاشت روی نکات مثبت.

 

***

 

اکنون بهترین موقعیته، برای کمک به پیروزی انقلاب هم هست! نیت بدی هم که نداریم. آمار شهدای ١۵خرداد رو بالا می‌گیم، خیلی بالا، این ننگ به رژیم هم می‌چسبه!

 

بهشتی بدون درنگ گفت: با دروغ می‌خواهید از اسلام دفاع کنید؟ اسلام با صداقت رشد می‌کنه نه دروغ!

 

***

 

بهشتی نام جوان رو داده بود برای شورای صدا و سیما. گفته بودند ولی این مخالف شماست، کلی علیه شما دنبال سند بوده! گفت: او جویاست و کنجکاو. چه اشکالی دارد که سندی پیدا کند و مردم رو آگاه کند.

 

***

 

همه جمع شده بودند برای جلسه. باهنر رو فرستاده بودند که بهشتی رو بیاره. اومده بود که آماده شید بریم؛ همه منتظر شمایند. بهشتی عذر خواسته بود. گفته بود جمعه متعلق به خانواده است، قرار است برویم گردش.

 

اخم باهنر رو که دید گفت: بچه‌ها منتظرند، سلام برسونید، بگید فردا در خدمتم.

 

***

 

به قاضی دادگاه نامه زده بود که: «شنیدم وقتی به مأموریت می‌روی ساک خود را به همراهت می‌دهی. این نشانه تکبر است که حاضری دیگران را کوچک کنی.»

 

قاضی رو توبیخ کرده بود. حساس بود، مخصوصاً به رفتار قضات...

 

***

 

مترجم ترجمه کرد؛ «هیأت کوبایی می‌خواهند با شما عکس یادگاری بگیرند». همه ایستاده بودند تو کادر جز مترجم! پرسید مگه شما نمی‌آیی؟ گفت: همه می‌دونند من توده‌ایم، برای شما بد می‌شود. خندید؛ باید شما هم باشید، دقیقاً کنار من! کادر کامل شد.

 
***
 
گفتند حالا که «مرگ بر شاه» همه‌گیر شده؛ شعار نو بدیم. «شاه زنازاده است، خمینی آزاده است». آشفته شده‌بود. گفت: رضاخان ازدواج کرده، این شعار حرام است. از پلکان حرام که نمی‌شود به بام سعادت حلال رسید.
 

***

 

رفته بودند سخنرانی، منافقین هم آدم آورده‌بودند. جا نبود. بیرون شعار می‌دادند. آخر سر گفتند، حاج آقا از در پشتی بفرمایید که به خلقیها نخورید. گفت: این همه راه آمده‌اند علیه من شعار بدهند. بگذارید چند «مرگ بر بهشتی» هم در حضور من بگویند. از همان در اصلی رفت...

 

***

 

با بی‌ادبی بلند شد به توهین کردن به شریعتی. بهشتی سرخ شد و گفت: حق نداری راجع به یک مسلمان اینطور حرف بزنی.

 

هول شدند و چند نفر حرف تو حرف آوردند که یعنی بگذریم. گفت: شریعتی که جای خود! غیر مسلمان را هم نباید با بی‌ادبی مورد انتقاد قرار بدیم.

 

***

 

اومده بودند در خانه بهشتی که یک مقام سیاسی خارجی می‌خواهد شما را ببیند. گفت: قراره به فرزندم دیکته بگویم. جمعه‌ام متعلق به خانواده است.

 

نرفته بود. «بابا آب داد». بنویس پسر بابا!

 

 

 

راهش پررهرو باد

 
منبع: کتاب صد دقیقه تا بهشت




ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

ساخت بزرگترین جام شراب جهان

 
شبها از فكر غزه و لبنان خوابم نمی بره. جيگرم آتيش می گيره وقتی نام اسراييل مياد. يادم باشه فردا سر راه يه كم پول به حسابی كه دولت برای كمک به مردم بی پناه لبنان باز كرده بريزم. انصاف نيست ما اينجا توی پر قو باشيم و از برادرها و خواهران لبنانی غافل باشيم.
.
.....
توی ليست كسورات حقوقم كمک به مردم لبنان هم بود، انگار خود دولت كم كرده... خدا رو شكر





ارسال توسط سورنا


ادامه مطلب...

تاريخ : سه شنبه 15 فروردين 1391برچسب:میهن,ایران,دیدنی های ایران,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


 نگاهی به رسم‌های زرتشتیان در روز سیزده نوروز:
  شادمانی همراه با آرزوی شادی



  کوروش نیکنام :

  سیزدهمین روز از ماه فروردین تیر یا تشتر نام دارد.ایزد تیر یا تشتر که در اوستا یشتی هم به آن نام وجود دارد، ایزد باران است.
 در باور پیشینیان پیش از اشوزرتشت، برای این‌که ایزد باران در سال جدید پیروز شود و دیو خشکسالی نابود گردد باید مردمان در نیایش روز تیر، از این ایزد یاد کنند و از او درخواست باریدن باران داشته باشد.
 در اسطوره‌های ایرانی، این ایزد همواره به صورت اسبی سپید با دیو خشکسالی که «اپوش» نام دارد، در جنگ و مبارزه است و اگر ایزد تیر پیروز شود، باران می‌بارد و چشمه‌ها می‌جوشند و رودها روان می گردند و سرسبزی را به ارمغان می‌آورند.
 در ایران باستان پس از برگزاری مراسم نوروز، هنگامی که سبزه از زمین می‌رویید و گندم و حبوبات سبز می‌گشتند، در روز سیزدهم که به ایزد باران تعلق داشت مردم به دشت و صحرا و کنار جویبارها می‌رفتند و به شادی و پایکوبی می‌پرداختند و آرزوی بارش باران را از خداوند می‌کردند.
 اکنون هم زرتشتیان از بامداد روز تشتر ایزد و فروردین‌ماه، سفره نوروزی را بر می‌چینند، خوردنی‌ها، مقداری آجیل، شیرینی‌های باقیمانده از نوروز و شِشه یا سبزه‌های موجود در سفره را با خود برمی‌دارند و به دشت و صحرا و کنار چشمه‌ها یا آب‌های روان می‌روند.
 زرتشتیان سبزه خود را در کنار جویبارها به آب روان می‌سپارند و آرزو می‌کنند که سالی پربرکت و خرم داشته باشند. آنان تا پسین آن روز را در بیرون خانه به سر می‌برند و در دامن طبیعت و میان سبزه و صحرا به شادمانی می‌پردازند.
 برگرفته از کتاب از نوروز تا نوروز-انتشارات فروهر






ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

يزدگرد اول در يزد

نام يزد در زمان هخامنشيان و پيش از آن ايساتيس يا استيخا و در زمان اشكانيان كثه بود؛ يزدگرد اول ساسانی كه بيمار بود بدانجا رسيد و آب و هوايش به او ساخت و حالش خوب شد، از آن خطه خوشش آمد و نذر كرد آن شهر را توسعه دهد در یکم شهريور دستور گسترش و ايجاد يزد نوين را داد؛ از اينرو یکم شهريور هر سال روز جهانی يزد می باشد؛ يزد از آن روز تا انقراض ساسانيان هموراه مورد خدمت پادشاهان ساسانی بود و همچنين خطه يزد نيز به طوري اسطوره اي در رزم و بزم خدماتی به پادشاهان و خاندان شاهی ساسانی كرد.




ارسال توسط سورنا


ادامه مطلب...

تاريخ : چهار شنبه 9 فروردين 1391برچسب:آشنایی با گیلان,گیلان,گیلانه,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

روزی بزرگان ایرانی وموبدان زرتشتی از کوروش بزرگ خواستند که برای ایران زمین نیایش کند و ایشان اینگونه فرمود :

خداوندا ، اهورا مزدا ، ای بزرگ آفریننده این سرزمین بزرگ، سرزمینم ومردمم را از دروغ  و دروغگویی به دور بدار...!

پس از پایان نیایش عده ای در فکر فرو رفتند و از شاه ایران پرسیدند که چرا این گونه نیایش نمودید؟!

فرمودند : چه باید می گفتم؟

یکی گفت : برای خشکسالی نیایش مینمودید !

کوروش بزرگ فرمودند:  برای جلو گیری از خشکسالی انبارهای آذوقه و غلات می سازیم...

دیگری اینگونه گفت : برای جلوگیری از هجوم بیگانگان نیایش می کردید !

پاسخ شنید : قوای نظامی را قوی میسازیم و از مرزها دفاع می کنیم...

عده ای دیگر گفتند : برای جلوگیری از سیلهای خروشان نیایش می کردید !

پاسخ دادند : نیرو بسیج میکنیم و سدهایی برای جلوگیری از هجوم سیل می سازیم...

و همینگونه پرسیدند و به همین ترتیب پاسخ شنیدند...

تا این که یکی پرسید : شاهنشاها ! منظور شما از این گونه نیایش چه بود؟!

کوروش تبسمی نمود و این گونه پاسخ داد :

من برای هر پرسش شما ، پاسخی قانع کننده آوردم ولی اگر روزی یکی از شما نزد من آید و دروغی گوید که به ضرر سرزمینم باشد من چگونه از آن باخبر گردم و اقدام نمایم؟!

پس بیاییم از کسانی شویم که به راست گویی روی آورند و دروغ را از سرزمینمان دور سازیم که هر عمل زشتی صورت گیرد ، نخستین دلیل آن دروغ است...

 

 

سخن روز : صداقت، نخستین بخش كتاب عشق است... توماس جفرسون





تاريخ : چهار شنبه 9 فروردين 1391برچسب:خروش,خروشان,صداقت,راستگویی,جفر,جفرسون,سون,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


 ديگر نيازی نيست كاخ اردشير را از پشت ميله‌ها ببينيد
  بازديد از کاخ هخامنشی شائور پس از سه دهه آزاد می‌شود



  خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی :

كاخ شائور کاخ شائور (‌كاخ اردشير دوم هخامنشي) در شوش كه سال‌هاست، هيچ گردشگري از آن، بازديد نداشته و درهايش  به روي گردشگران بسته بود، ساماندهي و مرمت خواهد شد و بنا به گفته‌ي غلامعلی باغبان، مدیر پایگاه میراث فرهنگی و گردشگری شوش، درهاي کاخ شائور در سال ٩١ بر روي بازديدكنندگان گشوده خواهد شد.
 سه دهه، درهاي اين كاخ هخامنشی در شهر باستانی شوش به روي بازدیدکنندگان بسته بود. گردشگرانی که از کاخ آپادانا و دژ شوش بازدید می‌کردند تنها از پشت میله‌های آهنی می‌توانستند نگاهی به این کاخ بیندازند. اين كاخ داراي يک تالار ستون‌دار و دو ايوان سنگي است.
 مجتبا گهستونی،‌ دبير انجمن دوستداران ميراث فرهنگي خوزستان(تاريانا)،‌ دراين‌باره در گفت‌و‌گو با خبرنگار امرداد، گفت:‌ «شهر شوش، خود را براي ثبت جهاني آماده مي‌‌كند و پرونده‌ي اين شهر براي پيوستن به يادمان‌هاي جهاني در دست تهيه است. از همين‌روي مسوولان،‌ بر آن شده‌اند تا يادمان‌هاي تاريخي اين شهر را براي بازديدهاي داخلي و خارجي آماده كنند.»
 بنابر سخنان وي اين كاخ هزاران ساله كه حتا ثبت ملی هم نشده بود، امسال به سياهه‌ی يادمان‌‌های ملی پيوسته است و قرار است بهسازی و مرمت‌های لازم،‌ انجام شود تا برای ثبت جهانی شدن شهر شوش، آماده باشد چراكه كاخ شائور جدا از ديگر يادمان‌های باستانی اين شهر نيست. 
 کاخ شائور یکی از کاخ‌های هخامنشی است که گويا به هنگام انجام تعمیرات کاخ آپادانا شوش، توسط اردشیر دوم ساخته شده است. اکنون از این اثر هخامنشی تنها چندین پایه‌ستون و دیوارهای خشتی کاخ برجای مانده است.
 به هر روی بنا بر خبرها و بنا به گفته‌ی غلامعلی باغبان، مدير پايگاه ميراث فرهنگی شوش، ساماندهی اين يادمان كه شامل شناسايی قطعات، آسيب‌شناسی، مستندنگاری و وصالی کردن است،‌ آغاز شده است.
 به گفته‌ی باغبان، اين کاخ وارون(:برخلاف) کاخ آپادانای داريوش در شوش که دارای پايه و ستون سنگی است، از سرستون‌های چوبی تشکيل شده است.‌






تاريخ : چهار شنبه 9 فروردين 1391برچسب:کاخ شائور,دژ,دژ شوش,شوشا,شوسا,سوس,سوسا,وارون,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

 

 


 

نگاه خیام به ارزش شادی

 

 

روزی کسی به خیام خردمند ، که دوران کهنسالی را پشت سر می گذاشت گفت : شما به یاد دارید دقیقا پدر بزرگ من ، چه زمانی درگذشت ؟!
خیام پرسید : این پرسش برای چیست ؟
آن جوان گفت : من تاریخ درگذشت همه خویشانم را بدست آورده ام و می خواهم روز وفات آنها بروم گورستان و برایشان دعا کنم و خیرات دهم و...
خیام خندید و گفت : آدم بدبختی هستی ! خداوند تو را فرستاده تا شادی بیافرینی و دست زندگان و مستمندان را بگیری تا نمیرند تو به دنبال مردگانت هستی ؟!... سپس پشتش را به او کرد و گفت مرا با مرده پرستان کاری نیست و از او دور شد .
اندیشمند کشورمان ارد بزرگ می گوید : (کاویدن در غم ها ما را به خوشبختی نمی رساند) .
و هم او در جایی دیگر می گوید : (آنکه ترانه زاری کشت می کند ، تباهیدن زندگی اش را برداشت می کند) .
امیدوارم همه ما ارزش زندگی را بدانیم و برای شادی هم بکوشیم .

 

 

 

 





ارسال توسط سورنا

بنام خدا


 مردم تاجیکستان مژده رسان جشن جهانی نوروز



  اسفندیار کیانی :
  کشور تاجیکستان، امسال میزبان سومین دوره ی جشن جهانی نوروز است. در این آیین 6 هزار دانشجو و 4 هزار دانش آموز برگزار کننده ی بخشی از جشن هایی هستند که از ماه ها پیش تدارک دیده شده است.
 گروه های موسیقی، هنرمندان، خوانندگان، نوازندگان و ورزشکاران نیز اجرای برنامه های دیگر را بر دوش دارند. ورزش های چوگان بازی، اسب دوانی، طناب کشی و مچ خوابانی، در کنار دیگر برنامه های سرگرم کننده نوروزی دیده می شود. از ایران نیز هنرمندان خراسانی نمایش چوب بازی را انجام دادند که برای مردم دوشنبه- پایتخت تاجیکستان- گیرایی بسیار داشت.
از سوی دیگر، دولت تاجیکستان به موسسه های هنری و جواهرسازی ها سفارش ساخت محصولاتی را داده است که شناساننده ی هنر و فرهنگ و آیین های مردم تاجیک اند. وزارت آموزش و پرورش تاجیکستان نیز با راه اندازی تارنمایی به نام نوروز، از مردم خواسته است تا عکس ها و نوشته های خود درباره ی نوروز و آیین های آن را در این تارنما جای دهند. این سامانه به زبان های تاجیکی، فارسی، انگلیسی و روسی است.
 در جشن جهانی نوروز از کتابخانه ی ملی تاجیکستان که در کنار مجسمه ی امیر اسماعیل سامانی- بنیانگذار دولت سامانی- جای دارد، پرده برداری می شود. این کتابخانه گنجایش بیش از 15 میلیون کتاب را دارد و بزرگترین کتابخانه ی آسیا شناسانده شده است. از آثار خانه ی ملی تاجیکستان نیز که در گستره ی «باغ رودکی» است، بهره برداری خواهد شد. نمایشگاهی از پوشش ملی تاجیکها، خوراکی ها و صنایع دستی آنها برپا شده و بر شکوه و زیبایی جشن نوروزی مردم تاجیکستان افزوده است.
 «نوروزگاه» تاجیکستان- جای برگزاری جشن جهانی نوروز- اکنون با 6440 صندلی، پذیرای باشندگان جشن جهانی نوروز است.
 گفتنی است که مردم تاجیکستان در روزهای نوروزی جامه ی سپید می پوشند و آن را نشانه ای از آشتی و صلح می دانند. سفره ی نوروزی آن ها نیز «هفت شین» است: شمع، شیر، شنبلید، شراب، شکر، شمشاد، شهد. یکی دیگر از آیین های نوروزی تاجیکی ها، پاشیدن آب و گلاب به روی هم است و نیز پیشکش گل «پاپچیچک» که آن را مژده رسان بهار می دانند.
 روسای جمهور باشنده در این آیین، به پیشنهاد رییس جمهور ترکمنستان، پذیرفته اند که جشن جهانی نوروز در سال 2013 در شهر عشق آباد ترکمنستان برگزار شود. همچنین کابل پذیرا و برگزار کننده ی جشن جهانی نوروز در سال 2014  خواهد بود.
 برگرفته از: ایراس(خبرگزاری موسسه مطالعات ایران و اوروسیا)






ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

 

  شعر از خيام:


  بر چهره ی  گل  نسيم  نوروز  خوش است

                  بر طرف چمن  روی  دلفروز خوش است 

 از دی که گذشت هر چه گويی خوش نيست

                 خوش باش و مگوزدی که امروزخوش است    



ادامه مطلب...

ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 




تاريخ : یک شنبه 6 فروردين 1391برچسب:نوروز خجسته,بایرام,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


خجسته باد زایش پیامبر ایرانی

و

برگزیده شدنش به پیامبری

 



ادامه مطلب...

ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

 

به امید روزی که اون ماهی قرمزای چینی وارداتی و رسم مسخره چین رو از سفره هفت سین قشنگمون بیرون بندازیم و نوروز را در کل کشورمون از کاشغر اشغال شده در چین تا دیاربکر در حاشیه مدیترانه با همه اقوام ایرانی جشن بگیریم به هر حال وبلاگ من ۹ ماهه شد و توی تبریک نوروز هم باید یه مطلب ناسیونالیستی باشه وگرنه حال نمی ده تازه کاملا هم مشخصه این رسم وحشیانه آزار و مرگ ماهی قرمزها از یک کشور استعمارگر و وحشی متاسفانه به ایران آمده یعنی چین شریک دزد و رفیق قافلهو البته بخش بزرگی از مهمات جنگی تروریست های طالبان رو همین چینی ها تامین می کنند.

پاینده باشد ایران بزرگ ما





ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

جشن جهانی نوروز  نام همایشی است که در آن، سران کشورهایی که نوروز را جشن می‌گیرند گردهم می‌آیند و این آیین باستانی را گرامی می‌دارند. این گرامی داشت در روزهای نوروز انجام می‌شود و کشورهای صاحب نوروز -بیشتر کشورهای جنوب غربی آسیا، آسیای میانه، قفقاز، شبه قاره هند و بالکان- در آن شرکت می‌جویند و هر ساله یکی از این کشورها میزبان جشن جهانی نوروز است.

با نگاهی به گذشته به سوی آینده می رویم نوروز بر ۲۵۰ میلیون ایرانی مبارک

نوروز ایرانی بر همه پارس ها و آذری ها و تورک ها و کوردها و خراسانی ها و تاجیک ها و ... فرخنده باد

زنده باد اتحاد اقوام ایرانی زنده باد ایران بزرگ





تاريخ : یک شنبه 28 اسفند 1390برچسب:ایران بزرگ,دریای مکران,مکران,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

دارا جهان ندارد سارا زبان ندارد
بابا ستاره ای در هفت آسمان ندارد

کارون زچشمه خشکید البرزلب فروبست
حتا دل دماوند آتشفشان ندارد

دیو سیاه دربند آسان رهید وبگریخت
رستم در این هیاهو گرز گران ندارد

روز وداع خورشید زاینده رود خشکید
زیرا دل سپاهان نقش جهان ندارد

بر نام پارس دریا نامی دگر نهادند
گویی که آرش ما تیر و کمان ندارد

دریای مازنی ها بر کام دیگران شد
نادر زخاک برخیز میهن جوان ندارد

دارا کجای کاری دزدان سرزمینت
بر بیستون نویسند دارا جهان ندارد

آییم به داد خواهی فریادمان بلند است
اما چه سود که اینجا نوشیروان ندارد

سرخ وسپید وسبزست این بیرق کیانی
اما صد آه و افسوس شیر ژیان ندارد

کو آن حکیم توسی شهنامه ای سراید
شاید که شاعر ما دیگر بیان ندارد

هرگز نخواب کوروش ای مهرآریایی
بی نام تو وطن نیز نام و نشان ندارد





ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

قلعه بابک / عکس از قلعه بابک خرمدین / بابک / بابک خرمدین

عکسی از قلعه بابک خرمدین

تور یک روزه / تور یکروزه / تور یکروزه غار نوردی / تور / تور روستای ابیانه / تور ابیانه / بی بی زبیده خاتون ، نیایشگاه آیین مهر ابیانه

مزار بی بی زبیده خاتون و به عبارتی دیگر نیایشگاه آیین مهر در تنگه هینزا





ارسال توسط سورنا
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی